دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
27
2019
04
21
مدل ساختاری فناوری اطلاعات سبز و پایداری سازمانی
5
28
FA
محمدرضا
تقوا
0000-0002-6573-7914
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران. (نویسنده مسئول: Taghva@atu.ac.ir)
taghva@atu.ac.ir
مسعود
ظهرابی
1234567890123456
دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
masoud.zohrabi1982@gmail.com
زهره
دهدشتی شاهرخ
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
zdehdashti33@gmail.com
10.22054/ims.2019.9982
توسعه پایدار یکی از جنبههای مهم پیشرفت هر جامعهای برای حفظ منابع برای نسلهای آینده، تداوم پیشرفت و بهرهمندی آنان از زمینی پاک با استفاده از سازگاری توسعه با محیطزیست است. فناوری اطلاعات سبز نیز نگاه و روشی برای انجام این مهم است که علاوه بر تأمین توسعه پایدار، به سازمان در پایداری سازمانی به معنای تداوم موفقیت و رضایتبخشی به ذینفعان و سازگاری رفتار آن با محیطزیست یاری میدهد. این پژوهش به دنبال طراحی مدلی برای توسعه پایداری سازمانی از طریق فناوری اطلاعات سبز است. این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش پژوهش، پیمایشی - توصیفی است. روش انجام این پژوهش از نوع آمیخته است. ابتدا با استفاده از روش کتابخانهای و تحلیل محتوای کیفی شاخصها و مؤلفههای فناوری اطلاعات سبز و پایداری سازمانی استخراج گردید، سپس با استفاده از نظر 32 خبره در سه مرحله اجرای روش دلفی شاخصها مورد ارزیابی قرار گرفت. روش نمونهگیری در این مرحله گلوله برفی است. برای اجرای روش کمی پرسشنامه آنلاین طراحی و در اختیار جامعه آماری شامل خبرگان، مدیران ارشد سازمانهای فناوری اطلاعات، صاحبنظران حوزه فناوری اطلاعات داخل کشور است. در این مرحله روش نمونهگیری تصادفی است. در مجموع دادههای 198 پرسشنامه صحیح دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که فناوری اطلاعات سبز با ابعاد (آمادگی سبز، فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان توانمند ساز (کمکربن)، اقدامات و فعالیتهای سبز، مدیریت چرخه فناوری اطلاعات سبز، سازمان و مراکز داده سبز، نظارت فناوری اطلاعات سبز) میتواند بهمنظور پایداری سازمانها مورد استفاده قرار گیرد.<br />
فناوری اطلاعات سبز,پایداری سازمانی,توسعه پایدار
https://ims.atu.ac.ir/article_9982.html
https://ims.atu.ac.ir/article_9982_aeec2be2a6fd642d0609ca03ada5116e.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
27
2019
04
30
چالشهای حوزه ارزشگذاری و ارزیابی شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات
29
58
FA
محمدتقی
تقوی فرد
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران. (نویسنده مسئول)؛
dr.taghavifard@gmail.com
tafgavifard@yahoo.com
مصطفی
رادمرد
دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
mostafa.radmard@gmail.com
سهیلا
جعفر نژاد
دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
محمدرضا
هراتی نیک
دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
10.22054/ims.2019.9983
<br /> ارزشگذاری کسبوکارهای نوپا همواره موضوعی مهم در مذاکرات میان کارآفرینان و سرمایهگذاران بوده است. بررسی پژوهشهای موجود نشان میدهد علیرغم اهمیت موضوع، شناخت کافی در مورد این بخش مهم وجود ندارد و شناسایی راهحل مناسب هم برای کارآفرینان و هم برای سرمایهگذاران لازم و ضروری است. پژوهشهای انجامشده در زمینه ارزشگذاری کسبوکارهای نوپا بر این نکته تأکید داشتهاند که ارزشگذاری چنین کسبوکارهایی به دلایل متعدد امری پیچیده و دشوار است. هدف از این پژوهش بررسی چالشهای نظام ارزشگذاری شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات ایران بوده است. با توجه به فقدان پژوهشهای کافی در این خصوص در ایران، همچنین پنهان بودن جنبههای مختلف مسئله و تفاوتهای میان روشهای پژوهش کیفی و کمی، حوزه موردمطالعه این پژوهش نیازمند پژوهشهایی کیفی بود. در ابتدا ادبیات مرتبط با این حوزه مرور شد و مدلهای کمی و کیفی ارزشگذاری شرکتهای نوپا بررسی شدند. با روش کیفی و با استفاده از مصاحبه به جمعآوری داده در خصوص نحوه ارزشگذاری شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات در ایران و ضعفها و چالشهای این فرایند پرداخته شد و با خبرگان ارزشگذاری و سرمایهگذاری بر روی شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات مصاحبه شد. مصاحبههای انجام شده به روش «تحلیل تِم» بررسی شدند و پس از تحلیل مصاحبهها، سه تِم اصلی (وضعیت فعلی حوزه ارزشگذاری شرکتهای نوپا در ایران، چالشهای دستیابی به مدل کاربردی بومی برای ارزشگذاری شرکتهای نوپا، چالشهای حوزه ارزشگذاری شرکتهای نوپا در ایران) و دوازده زیرتِم شناسایی شد.v
کسبوکارهای نوپا,ارزشگذاری,شرکتهای فناوری اطلاعات
https://ims.atu.ac.ir/article_9983.html
https://ims.atu.ac.ir/article_9983_d7b7329d41d15626ed914502583eb43a.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
27
2018
04
30
ارتباط گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلتر شدت رقابت در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرمافزارهای رایانهای
59
102
FA
محمدمهدی
مظفری
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
mozaffari@soc.ikiu.ac.ir
مهدی
اجلی
فوق دکترا، مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mehdiajalli2010@gmail.com
راحیل
گرمهای
کارشناس ارشد، مدیریت بازرگانی، موسسه آموزش عالی علامه مجلسی، قزوین، ایران
raheil2018@gmail.com
10.22054/ims.2018.9984
<br /> پژوهشهای متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیتهای بازاریابی در شرکتهای تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیتهای بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و میتوانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکتها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمانها بهطور فزایندهای در موقعیتهایی قرار میگیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آنها امری ضروری است و ازاینروست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیتهای رقابتی، بهطور فزایندهای به انجام فعالیتهای کارآفرینانه متعهد شدهاند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهای بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران میتوانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیتهایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلگر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی صوری، شاخصهای KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامهها نشان از پایایی دادهها داشت. مقادیر مناسب برای سازههای درونزا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیشبینی مناسب مدل در خصوص سازههای درونزا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیشبینی متغیر مکنون درونزای مدل دارد. برای بررسی فرضیهها و آزمون معنیداری بین متغیرها نیز از خروجی نرمافزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.<br /> پژوهشهای متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیتهای بازاریابی در شرکتهای تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیتهای بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و میتوانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکتها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمانها بهطور فزایندهای در موقعیتهایی قرار میگیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آنها امری ضروری است و ازاینروست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیتهای رقابتی، بهطور فزایندهای به انجام فعالیتهای کارآفرینانه متعهد شدهاند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهای بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران میتوانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیتهایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلگر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی صوری، شاخصهای KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامهها نشان از پایایی دادهها داشت. مقادیر مناسب برای سازههای درونزا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیشبینی مناسب مدل در خصوص سازههای درونزا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیشبینی متغیر مکنون درونزای مدل دارد. برای بررسی فرضیهها و آزمون معنیداری بین متغیرها نیز از خروجی نرمافزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.
گرایش به کارآفرینی,قابلیت بازاریابی,عملکرد شرکت,شدت رقابت,فناوری اطلاعات و ارتباطات,نرمافزارهای رایانهای
https://ims.atu.ac.ir/article_9984.html
https://ims.atu.ac.ir/article_9984_78f47acd13a85769e94e24c90e03907a.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
27
2019
06
03
تأثیر ویژگیهای جامعه برند برخط بر وفاداری با میانجیگری دلبستگی مشتری و تعدیلگری جنسیت
103
138
FA
آذین
دالوند
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی صنایع، واحد پرند، دانشگاه آزاد اسلامی، پرند
dalvandazin@gmail.com
مسعود
سیم خواه
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پرند (نویسنده مسئول)؛ simkhahmasoud@gmail.com
m_simkhah@yahoo.com
داوود
جعفری
عضو هیئت علمی، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پرند
djafari5071@yahoo.com
10.22054/ims.2019.9985
<br /> در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر جنسیت، به بررسی تأثیر ویژگیهای جوامع برند آنلاین بر دلبستگی مشتری و وفاداری برند میپردازیم. در این راستا اثر میانجی دلبستگی و همچنین اثر متعاقب آن بر وفاداری برند سنجیده میشود. جامعه آماری این تحقیق تمامی افرادی هستند که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین میباشند. از این جامعه با استفاده از روش تعیین حجم نمونه لازم برای تحلیل عاملی، تعداد 256 نفر بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه الکترونیک از طریق شبکههای اجتماعی در بین افرادی که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین هستند توزیع شد و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل گردید. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که دو ویژگی از خصوصیات جوامع برند آنلاین، «کیفیت اطلاعات» و «تعامل مجازی» بر دلبستگی مشتری تأثیرگذار نیستند و از طرفی دلبستگی مشتری تأثیر مثبت و معناداری را بر وفاداری به برند نشان میدهد. در تحلیل نتایج میانجی گر و تعدیل گر دریافتیم؛ جامعه برند آنلاین از طریق دلبستگی مشتری بر وفاداری برند تأثیرگذار است. همچنین جنسیت، اثر کیفیت اطلاعات و تعامل مجازی را بر دلبستگی مشتری تعدیل نمیکند.<br /> در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر جنسیت، به بررسی تأثیر ویژگیهای جوامع برند آنلاین بر دلبستگی مشتری و وفاداری برند میپردازیم. در این راستا اثر میانجی دلبستگی و همچنین اثر متعاقب آن بر وفاداری برند سنجیده میشود. جامعه آماری این تحقیق تمامی افرادی هستند که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین میباشند. از این جامعه با استفاده از روش تعیین حجم نمونه لازم برای تحلیل عاملی، تعداد 256 نفر بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه الکترونیک از طریق شبکههای اجتماعی در بین افرادی که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین هستند توزیع شد و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل گردید. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که دو ویژگی از خصوصیات جوامع برند آنلاین، «کیفیت اطلاعات» و «تعامل مجازی» بر دلبستگی مشتری تأثیرگذار نیستند و از طرفی دلبستگی مشتری تأثیر مثبت و معناداری را بر وفاداری به برند نشان میدهد. در تحلیل نتایج میانجی گر و تعدیل گر دریافتیم؛ جامعه برند آنلاین از طریق دلبستگی مشتری بر وفاداری برند تأثیرگذار است. همچنین جنسیت، اثر کیفیت اطلاعات و تعامل مجازی را بر دلبستگی مشتری تعدیل نمیکند.
جامعه برند آنلاین,دلبستگی مشتری,وفاداری برند,ویژگیهای جامعه برند آنلاین
https://ims.atu.ac.ir/article_9985.html
https://ims.atu.ac.ir/article_9985_dfb1b2e963faeb69c20ea72373055dab.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
27
2019
05
31
مدل مفهومی اکتساب فناوری پیشرفته با رویکرد تحلیل و مدیریت ریسک
139
174
FA
مهدی
کریمی پور
دانشجوی دکتری، مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
mehdi.karimipour@yahoo.com
امیر
بیات ترک
** استادیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران، ( نویسنده مسئول)،
dramirbaytattork@gmail.com
dra_bayat@yahoo.com
جلال
حقیقت منفرد
استادیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
jhm1847@gmai.com
10.22054/ims.2019.9986
امروزه فناوری های پیشرفته به عنوان یکی از حیاتی ترین اجزاء سازمان های صنعتی و خدماتی مطرح می باشد. بعضی، فناوری های پیشرفته را قلب تولید ثروت در سازمانهای مختلف به شمار آورده وارائه خدمات و محصولات قابل رقابت درعرصه رقابت جهانی را برای تمامی بنگاه های اقتصادی، بدون بهره گیری از فناوری های هایتک مورد نیاز تقریبا غیر ممکن می دانند. با توجه به اهمیت و نقش فناوری به ویژه فناوری های پیشرفته در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها، یکی از مسائل اساسی در خصوص اینگونه فناوریها، شیوه دستیابی و اکتساب آنها می باشد. برای گردآوری اطلاعات، 15مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه های فناوری اطلاعات و همچنین صاحبنظران حوزه مدیریت و اکتساب فناوری صورت گرفته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری بود و با استفاده از تکنیک هدفمند ( قضاوتی) و گلوله برفی انجام شد.تجزیه و تحلیل داده ها در فرآیند کدکذاری باز با کمک نرم افزار MAXQDA منجر به ظهور 105 مفهوم و کد باز و 23 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی گردید. این مقاله با هدف دستیابی به مدل مفهومی اکتساب فناوری های پیشرفته با تاکید بر تحلیل و مدیریت ریسک در حوزه فناوری اطلاعات با توجه به شرایط محیطی حاکم بر صنعت فناوری اطلاعات کشور با استفاده از نظریه داده بنیاد و رویکرد خودظهوری انجام شده است.
فناوری پیشرفته,اکتساب فناوری,فناوری اطلاعات,ریسک,داده بنیاد,MAXQDA
https://ims.atu.ac.ir/article_9986.html
https://ims.atu.ac.ir/article_9986_beca66324030f821ef65036247741468.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
27
2019
06
03
تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر وفاداری مشتریان با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی
175
205
FA
حسن
رنگریز
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت کسبوکار، دانشکده مدیریت، دانشگاه خوارزمی، تهران.
rangriz@khu.ac.ir
زهرا
بایرامی شهریور
کارشناس ارشد، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، دانشگاه الزهراء واحد ارومیه (نویسنده مسئول)؛ zahraa.beyrami@gmail.com
zahraa.beyrami@gmail.com
10.22054/ims.2019.9987
<br /> با گسترش اینترنت، سازمانها از روشهای مختلف E-CRM استفاده میکنند. یکی از اهداف سازمانها در استفاده از E-CRM افزایش وفاداری مشتریان و حفظ مشتریان وفادار جهت دستیابی به مزیت رقابتی و سودآوری است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر E-CRM بر وفاداری مشتریان بانک ملت با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی است. در این پژوهش از روشهای خوشهبندی با الگوریتم K-means و شبکههای عصبی (با الگوریتم پس انتشار خطا) و مدل LRFM از طریق برنامهنویسی در نرمافزارهای متلب و اکسل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش میزان استفاده مشتریان از خدمات E-CRMوفاداری آنها افزایش مییابد. رابطه بین E-CRM، مؤلفههای مدل LRFM و وفاداری یک رابطه غیرخطی است و میزان تغییر در وفاداری به ازای تغییر E-CRM<em>، </em>مقداری ثابت نیست. میزان افزایش وفاداری تابعی از مؤلفههای LRFM، مقدار E-CRM و اوزان بهدستآمده در شبکه عصبی است.<br />
E-CRM,وفاداری مشتری,دادهکاوی,LRFM
https://ims.atu.ac.ir/article_9987.html
https://ims.atu.ac.ir/article_9987_ea831f721d6e0e78681eff6ee445ca64.pdf