دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
28
2019
08
23
زیستبوم ارتباطات سیار در ایران مبتنی بر روش تحلیل شبکههای اجتماعی
5
28
FA
نرجس
زنگنه نژاد
دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران.
n.zangeneh@ut.ac.ir
علی
معینی
0000-0002-6408-3525
عضو هیئت علمی، دانشکده علوم مهندسی، دانشگاه تهران، تهران.(نویسنده مسئول)؛ moeini@ut.ac.ir
moeini@ut.ac.ir
نسترن
حاجی حیدری
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران.
nhheidari@ut.ac.ir
عادل
آذر
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
azara@modares.ac.ir
10.22054/ims.2019.10228
زیستبوم کسبوکار بیانگر نقش مشارکتی و همزیستی سازمان در یک شبکه بزرگتر بوده و شناخت آن مستلزم درک روابط میان اعضای آن است. این پژوهش با هدف بررسی زیستبوم ارتباطات سیار ایران و با استفاده از تکنیک تحلیل شبکههای اجتماعی انجام گرفته است. در این پژوهش پس از نظرسنجی از خبرگان ارتباطات سیار کشور مرزهای زیستبوم سیار ایران تعریف شده است. سپس با استفاده از روش گلوله برفی بازیگران کلیدی زیستبوم ارتباطات سیار ایران شناسایی شدهاند. طی انجام مصاحبه با مدیران سازمانهای شناساییشده دادههای مرتبط با روابط موجود میان این بازیگران جمعآوری شده است. به کمک تکنیک تحلیل شبکههای اجتماعی شبکه روابط میان بازیگران ترسیم شده است. ارائه مدل بصری زیستبوم سیار ایران از نتایج این پژوهش است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه بهدستآمده نشان داد دو اپراتور شبکه ارتباطات سیار کشور، بالاترین مرکزیت را در شبکه داشته و به عبارتی رهبران زیستبوم ارتباطات سیار ایران محسوب میشوند. بررسی شاخص بینابینی بازیگران در شبکه ترسیم شده نیز حاکی از آن بود که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی پس از دو اپراتور مذکور نقش بینابینی برجستهتری را در این شبکه ایفا میکند. از بین بخشهای اصلی این زیستبوم، نهادهای کنترلی و نظارتی قویترین ارتباطات را در کل شبکه دارند و قدرتمندترین بخش زیستبوم ارتباطات سیار ایران به شمار میآیند.
زیستبوم کسبوکار,زیستبوم ارتباطات سیار,تحلیل شبکه,بازیگران کلیدی,مرکزیت
https://ims.atu.ac.ir/article_10228.html
https://ims.atu.ac.ir/article_10228_0726764bb522c158fc9570e97e441aa5.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
28
2019
08
23
وضعیتیابی مؤلفههای انگیزه کارکنان و به اشتراکگذاری دانش قبل و بعد از پیادهسازی مدیریت دانش
33
66
FA
شعبان
الهی
0000-0002-5309-9919
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.(نویسنده مسئول)؛ elahi@modares.ac.ir
elahi@modares.ac.ir
اعظم
سورانی
کارشناسی ارشد، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
azamsorani872@gmail.com
علی
رجب زاده
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
10.22054/ims.2019.10229
در سازمانهای امروزی، مدیریت دانش موجب تغییرات قابلتوجهی در سطوح مختلف سازمانی میگردد. مؤلفههای انسانی اشتراکگذاری دانش و انگیزه کارکنان بهعنوان اجزای پیادهسازی موفق مدیریت دانش حائز اهمیت میباشند. هدف این مقاله وضعیت یابی مؤلفههای انگیزه کارکنان و اشتراکگذاری دانش قبل و بعد از پیادهسازی مدیریت دانش و ارائه چارچوبی در صنایع برودتی است. در این پژوهش پس از مطالعه مبانی نظری 9 شاخص تأثیرگذار بر انگیزه کارکنان و اشتراکگذاری دانش شامل تعاملات اجتماعی، فرهنگ، هنجارهای ذهنی، کاربرد فناوری رسانه اجتماعی، دانش کارآمد، لذت کمک به دیگران، اعتماد، بازخورد مناسب و درک سودمندی رسانههای اجتماعی شناسایی و آزمون شد. سپس چارچوب وضعیت یابی انگیزه کارکنان و اشتراکگذاری دانش ارائه گردید. بر اساس این چارچوب، وضعیت انگیزه کارکنان و اشتراکگذاری دانش قبل و بعد از پیادهسازی مدیریت دانش در دو شرکت برودتی بر اساس این شاخصها بررسی شد. نتایج نشان داد که انگیزه کارکنان و اشتراکگذاری دانش بعد از پیادهسازی مدیریت دانش در مقایسه با قبل از آن تفاوت معناداری دارد و بهبود یافته است.
با کمک این چارچوب، شرکتهای صنایع برودتی میتوانند تأثیرات پیادهسازی مدیریت دانش را بر دو مؤلفه انگیزه کارکنان و اشتراکگذاری دانش بررسی نمایند<strong>.</strong>
: انگیزه کارکنان,به اشتراکگذاری دانش,مدیریت دانش,هنجارهای ذهنی,رسانه اجتماعی
https://ims.atu.ac.ir/article_10229.html
https://ims.atu.ac.ir/article_10229_c4373cdfd2ec6aa76ef28b6ce77261f6.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
28
2019
08
23
پیشبینی رویگردانی جزئی مشتریان بانکها با استفاده از مدل زنجیره وضعیت
67
110
FA
محسن
عسگری
دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.
mohsen.asgari@gmail.com
محمدرضا
تقوا
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران. (نویسنده مسئول)؛ Taghva@atu.ac.ir
masoud_italy2009@yahoo.com
محمدتقی
تقویفرد
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.
10.22054/ims.2019.10230
بانکها در فضای رقابتی شدید تلاش میکنند تا به منابع مالی بیشتری دست پیدا کنند. با توجه به بالاتر بودن هزینههای جذب مشتری جدید نسبت به نگهداری مشتریان موجود، عمده تلاش بانکها روی حفظ سپردههای موجود مشتریان در بانک متمرکز است. لذا پیشبینی رویگردانی مشتریان پیش از وقوع برای بانکها از اهمیت ویژهای برخوردار است. تقریباً در تمامی تحقیقات مرتبط در بانکها مشتریان به دو دسته رویگردان و غیر رویگردان با یک تعریف ثابت از رویگردانی تقسیم شدهاند؛ اما در شرایط بانکداری ایران نمیتوان از یک تعریف ثابت برای رویگردانی استفاده نمود؛ بنابراین لازم است که رویگردانی را بهصورت دینامیک و در قالب وضعیتهای مختلف تعریف کنیم. برای این منظور در این تحقیق مفهوم زنجیره وضعیت معرفی میشود که تغییرات وضعیت رویگردانی جزئی مشتریان طی زمان را مشخص میکند. با بهکارگیری این زنجیرهها و استفاده ترکیبی از تکنیکهای خوشهبندی سلسلهمراتبی و همچنین ماشینهای بردار پشتیبان، مدلی برای پیشبینی رویگردانی جزئی مشتریان بانکها ساخته شد. برای ساختن نمونه عملی و ارزیابی دقت پیشبینی، پنج سال دادههای واقعی مشتریان یک بانک اروپایی و همچنین سه سال دادههای مشتریان سه بانک ایرانی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاکی از دقت بالای پیشبینی در مدلهای ساختهشده روی هر چهار بانک بهخصوص با افزایش طول زنجیرههای وضعیت در دادههای آزمون است.
رویگردانی جزئی,مدل زنجیره وضعیت,مشتریان بانک,خوشهبندی سلسله مراتبی,ماشین بردار پشتیبان
https://ims.atu.ac.ir/article_10230.html
https://ims.atu.ac.ir/article_10230_9ee03f1cbdf72da99325e31685f84b10.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
28
2019
08
23
تأثیر سبکشناختی بر درک پذیری مدلهای فرایند کسبوکار
111
134
FA
مهدی
جنیدی جعفری
0000-0001-9184-7618
دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی، تهران (نویسنده مسئول)
m.joneidi@atu.ac.ir
m.joneidi@atu.ac.ir
سعید
ستایشی
عضو هیئت علمی، دانشکده مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه امیرکبیر، تهران
setayesh@aut.ac.ir
10.22054/ims.2019.10234
امروزه با رشد سازمانها و پیچیده شدن فرایندهای کسبوکار، مدیریت و کنترل آنها از اهمیت بیشتری نسبت به قبل برخوردار است. مدلهای فرآیند کسبوکار معمولاً با بهکارگیری برخی از نشانههای گرافیکی، وظایف، رویدادها، حالتها و منطق جریان کنترل فرایند کسبوکار را تشریح مینمایند. اگرچه یکی از اهداف اصلی آنها، تسهیل ارتباط میان ذینفعان مختلف است، اما بینش محدودی در مورد عوامل مؤثر بر درک آنها توسط انسان وجود دارد. از میان عوامل مختلفی که بر فهم و درک پذیری مدلهای فرایند کسبوکار اثرگذار هستند، این مقاله به دو عامل پرداخته است: سبکِ شناختی خواننده مدل و دانش نظری وی در خصوص مدلسازی فرایند کسبوکار. پژوهش به بررسی تفاوتهای سبکِ شناختی و اینکه سبکها چه ارتباطی با نمرات درک پذیری مدل فرایند دارد، میپردازد. مطالعه با روش تحقیق «توصیفی-پیمایشی» و در مدیریت امور طرح و برنامه و فناوری اطلاعات بانک ملت و با انتخاب 183 نمونه و با ابزار پرسشنامه به اجرا در آمده است. نتایج نشان داد که درصد بالایی از پاسخگویان، دارای سبک شناختی سازشپذیر هستند (60 نفر معادل 33%) و همچنین در خصوص میزان دانش نظری در خصوص BPM و BPMN2.0، 85 نفر معادل 46% از پاسخگویان در سطح 2 بودند، حالآنکه فقط 6% در سطح 4 قرار داشتند. نتایج همچنین تفاوت چشمگیری را بین نمونهها با سبک شهودی و تحلیلگر، در رابطه با میزان درک پذیری مدل فرایند کسبوکار نشان میدهند. همچنین ارتباط بین دانش نظری مدلسازی فرایند کسبوکار و میزان درک آنها از مدل نیز معنیدار بود.
درک پذیری مدل,شاخص سبکِ شناختی,دانش نظری مدلسازی فرایند کسبوکار
https://ims.atu.ac.ir/article_10234.html
https://ims.atu.ac.ir/article_10234_4e2f8dd5d015dec8f45ac991e27f662f.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
28
2019
08
23
نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در رفتار خرید مصرفکنندگان در شبکههای اجتماعی
135
166
FA
زهره
دهدشتی شاهرخ
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران. (نویسنده مسئول)؛ zdehdashti33@gmail.com
zdehdashti33@gmail.com
وحید
ناصحی فر
2. عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی ، تهران، ایران
وحید
خاشعی
0000-0001-8536-9867
3. عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی ، تهران، ایران
khashei@atu.ac.ir
میترا
دانشپرور
دانشجوی دکتری، مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران.
10.22054/ims.2019.10235
<br /> امروزه بخشی از مشتریان، تمایل به خرید پوشاک از طریق شبکههای اجتماعی دارند که عوامل مختلفی بر این تمایل مؤثر هستند. یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر تمایل افراد به خرید پوشاک از طریق شبکههای اجتماعی، عوامل اجتماعی و فرهنگی است. ازاینرو، این پژوهش به دنبال بررسی نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در خرید پوشاک از طریق شبکههای اجتماعی است. در انجام این تحقیق از روش ترکیبی استفاده شده است. در بخش کیفی با بررسی ادبیات و مصاحبه با فروشندگان فعال در شبکههای اجتماعی متونی تهیه و کدگذاری گردید. مؤلفهها در چهار مقوله نهایی دستهبندی و سپس در قالب مدل اولیه ارائه شدند. در بخش کمی، بر اساس مدل اولیه، پرسشنامهای تدوین و در اختیار 385 نفر از خریداران پوشاک در شبکههای قرار گرفت و برای تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و برای بررسی نقش میانجی از آزمون سوبل استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که توصیه دوستان، تأیید دیگران و شرایط اجتماعی تأثیر معنیداری بر اعتماد افراد به شبکههای اجتماعی دارند و اعتماد افراد، تأثیر معنیداری بر تمایل مصرفکننده به خرید پوشاک از طریق شبکههای اجتماعی دارد.<br />
شبکههای اجتماعی,رفتار خرید مصرفکننده,عوامل اجتماعی و فرهنگی,صنعت پوشاک
https://ims.atu.ac.ir/article_10235.html
https://ims.atu.ac.ir/article_10235_9d25643e57b1ec748d4cb85ffe40bd16.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند
2821-0964
2821-0816
7
28
2019
08
23
استفاده از تئوری اعداد خاکستری در روشهای تصمیمگیری چند شاخصه برای ارزیابی ریسک برونسپاری پروژههای فناوری اطلاعات
167
198
FA
سید جلالالدین
حسینی دهشیری
دانشجوی دکتری مدیریت تولید و عملیات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)؛ sjahosseini@ut.ac.ir
جلیل
حیدری دهویی
عضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران
heidaryd@ut.ac.ir
10.22054/ims.2019.10243
<br /> عدم قطعیت، جزء جداناشدنی و اجتنابناپذیر پروژهها است. ادبیات تحقیق نشان میدهد که پروژههای فناوری اطلاعات و بهویژه برونسپاری این پروژهها با ریسک زیادی همراه است. ازاینرو با توجه به اهمیت این حوزه، در این پژوهش به شناسایی و اولویتبندی ریسکهای برونسپاری پروژههای فناوری اطلاعات پرداخته شد. در ابتدا با بررسی تحقیقات انجامشده، فهرستی از معیارهای شناساییشده در اختیار خبرگان شرکت قرار گرفت، سپس معیارهای موردنظر پس از بررسی موردمطالعه و بر اساس نظر خبرگان با روش دلفی فازی نهایی و انتخاب شدند. در گام بعد بر اساس روش سوآرا وزن نهایی معیارهای موردنظر به دست آمد. همچنین با بررسی پژوهشهای انجامشده در این حوزه، فهرستی از مهمترین ریسکهای برونسپاری پروژههای فناوری اطلاعات شناسایی گردید. سپس برای اولویتبندی ریسکهای شناسایی شده، از روش آراس خاکستری بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که معیار اشتراک دانش و تجربیات، بهعنوان مهمترین معیار و از دست دادن منابع مزیت رقابتی، بهعنوان مهمترین ریسک شناسایی گردید.
ریسک پروژه فناوری اطلاعات,برونسپاری,دلفی فازی,سوآرا,آراس خاکستری
https://ims.atu.ac.ir/article_10243.html
https://ims.atu.ac.ir/article_10243_54a06f6af78bd8e392f6e43fea01b373.pdf