مهدی جنیدی جعفری؛ محمدتقی تقوی فرد؛ محمدرضا تقوا
چکیده
در کسبوکارهای امروزی، پروژهها بهعنوان بخش مهمی از عملیات کسبوکار تلقی میشوند؛ بنابراین، موفقیت پروژهها تأثیر مستقیمی بر موفقیت شرکتها دارد؛ بنابراین محققان و متخصصان در تلاش بودهاند تا با پیشنهاد و پیادهسازی روشهای مدیریت پروژه، عملکرد پروژه را بهبود بخشند. پژوهش حاضر با هدف پاسخگویی به این سؤال که چگونه میتوان ...
بیشتر
در کسبوکارهای امروزی، پروژهها بهعنوان بخش مهمی از عملیات کسبوکار تلقی میشوند؛ بنابراین، موفقیت پروژهها تأثیر مستقیمی بر موفقیت شرکتها دارد؛ بنابراین محققان و متخصصان در تلاش بودهاند تا با پیشنهاد و پیادهسازی روشهای مدیریت پروژه، عملکرد پروژه را بهبود بخشند. پژوهش حاضر با هدف پاسخگویی به این سؤال که چگونه میتوان از طریق لحاظ نمودن حاکمیت فناوری اطلاعات و حاکمیت پروژه، عملکرد پروژه را بهبود بخشید، به رشته تحریر در آمده است. پژوهش با استفاده از روش تحقیق «توصیفی-پیمایشی» با نمونهای متشکل از 183 نفر از کارکنان بانک ملت و با ابزار پرسشنامه و از طریق روش مدلسازی معادلات ساختاری و با بهرهگیری از نرمافزارهای Smart PLS و SPSS برای تجزیهوتحلیل دادهها انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هم حاکمیت فناوری اطلاعات و هم حاکمیت پروژه اثر مثبتی بر عملکرد پروژه میگذارند. این یافتهها شواهدی را برای متخصصان مدیریت پروژه فراهم میآورد، مبنی بر اینکه حاکمیت فناوری اطلاعات و حاکمیت پروژه بخشی از راهبرد عملیاتی در تسهیل بخشیدن به موفقیت پروژهها هستند. این پژوهش همچنین اهمیت همسویی راهبردی بین حاکمیت فناوری اطلاعات و حاکمیت پروژه در تقویت عملکرد پروژه را نشان میدهد.
مهدی جنیدی جعفری؛ سعید ستایشی
چکیده
امروزه با رشد سازمانها و پیچیده شدن فرایندهای کسبوکار، مدیریت و کنترل آنها از اهمیت بیشتری نسبت به قبل برخوردار است. مدلهای فرآیند کسبوکار معمولاً با بهکارگیری برخی از نشانههای گرافیکی، وظایف، رویدادها، حالتها و منطق جریان کنترل فرایند کسبوکار را تشریح مینمایند. اگرچه یکی از اهداف اصلی آنها، تسهیل ارتباط میان ...
بیشتر
امروزه با رشد سازمانها و پیچیده شدن فرایندهای کسبوکار، مدیریت و کنترل آنها از اهمیت بیشتری نسبت به قبل برخوردار است. مدلهای فرآیند کسبوکار معمولاً با بهکارگیری برخی از نشانههای گرافیکی، وظایف، رویدادها، حالتها و منطق جریان کنترل فرایند کسبوکار را تشریح مینمایند. اگرچه یکی از اهداف اصلی آنها، تسهیل ارتباط میان ذینفعان مختلف است، اما بینش محدودی در مورد عوامل مؤثر بر درک آنها توسط انسان وجود دارد. از میان عوامل مختلفی که بر فهم و درک پذیری مدلهای فرایند کسبوکار اثرگذار هستند، این مقاله به دو عامل پرداخته است: سبکِ شناختی خواننده مدل و دانش نظری وی در خصوص مدلسازی فرایند کسبوکار. پژوهش به بررسی تفاوتهای سبکِ شناختی و اینکه سبکها چه ارتباطی با نمرات درک پذیری مدل فرایند دارد، میپردازد. مطالعه با روش تحقیق «توصیفی-پیمایشی» و در مدیریت امور طرح و برنامه و فناوری اطلاعات بانک ملت و با انتخاب 183 نمونه و با ابزار پرسشنامه به اجرا در آمده است. نتایج نشان داد که درصد بالایی از پاسخگویان، دارای سبک شناختی سازشپذیر هستند (60 نفر معادل 33%) و همچنین در خصوص میزان دانش نظری در خصوص BPM و BPMN2.0، 85 نفر معادل 46% از پاسخگویان در سطح 2 بودند، حالآنکه فقط 6% در سطح 4 قرار داشتند. نتایج همچنین تفاوت چشمگیری را بین نمونهها با سبک شهودی و تحلیلگر، در رابطه با میزان درک پذیری مدل فرایند کسبوکار نشان میدهند. همچنین ارتباط بین دانش نظری مدلسازی فرایند کسبوکار و میزان درک آنها از مدل نیز معنیدار بود.