محمدمهدی مظفری؛ مهدی اجلی
چکیده
هرساله بلایای طبیعی و حوادث پیشبینینشده نظیر زلزله، سیل، طوفان، خشکسالی و آتشسوزی بخشهای مختلفی از جهان را گرفتار میکنند و عدم آمادگی و مقابله مناسب با آنها تلفات و خسارات سنگینی را به ملتها و داراییهای آنها وارد میکند که بعضاً جبرانناپذیر است. آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، زلزله اخیر سرپل ذهاب در کرمانشاه ...
بیشتر
هرساله بلایای طبیعی و حوادث پیشبینینشده نظیر زلزله، سیل، طوفان، خشکسالی و آتشسوزی بخشهای مختلفی از جهان را گرفتار میکنند و عدم آمادگی و مقابله مناسب با آنها تلفات و خسارات سنگینی را به ملتها و داراییهای آنها وارد میکند که بعضاً جبرانناپذیر است. آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، زلزله اخیر سرپل ذهاب در کرمانشاه نیز از حوادث ناگواری بود که علاوه بر خسارتهای سنگین مالی، تلفات جانی و نگرانیهای بسیاری را در خصوص ساختمانهای قدیمی دیگر و حوادث پیشبینینشده آینده به همراه داشت. در این راستا، اطلاعات یک محرک کلیدی زنجیره تأمین بشردوستانه است، زیرا بدون داشتن اطلاعات مناسب و کافی، یک گروه امدادرسانی نمیتواند خواستههای آسیبدیدگان را بداند. در این پژوهش، با مرور ادبیات و مصاحبه با مدیران و خبرگان حوزه امداد و نجات و مدیریت بحران کشور، ده فاکتور بحرانی موفقیت بهکارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین بشردوستانه استخراج شد. سپس ارتباط میان این فاکتورها با مدلسازی ساختاری تفسیری تبیین گردید و نهایتاً فاکتورها در پنج سطح قرار گرفتند. در ادامه با استفاده از تکنیک دیمتل فازی شدت ارتباط میان فاکتورها مشخص و یک نقشه مفهومی (روابط علی و معلولی فاکتورها) پیشنهاد شد بهطوریکه 7 فاکتور بهعنوان عوامل تأثیرگذار و 3 فاکتور بهعنوان عوامل تأثیرپذیر شناسایی گردید. بر اساس نتایج نهایی، "استخدام کارکنان دانشی " بهعنوان تأثیرگذارترین فاکتور با پایینترین سطح و "برنامهریزی استراتژیک " بهعنوان تأثیرپذیرترین فاکتور با بالاترین سطح شناخته شدند که توجه جدی مدیران نجات و امداد و مدیریت بحران کشور را میطلبد.
سید علیاکبر هاشمی؛ حسن الوداری؛ محمدرضا دارایی؛ روحالله رازینی
چکیده
داشبورد سازمانی، ابزاری است غنی از شاخصها، گزارشها و نمودارها که بهصورت پویا عمل کرده تا مدیران با استناد به آن بتوانند در هرلحظه عملکرد سازمان را مشاهده نمایند. لیکن جهت بهرهور شدن دادهها، استفاده از منطق هوش تجاری اجتنابناپذیر است. هوش تجاری سیستمی است که دادههای مختلف و پراکنده یک سازمان را یکپارچه میکند و از طریق ...
بیشتر
داشبورد سازمانی، ابزاری است غنی از شاخصها، گزارشها و نمودارها که بهصورت پویا عمل کرده تا مدیران با استناد به آن بتوانند در هرلحظه عملکرد سازمان را مشاهده نمایند. لیکن جهت بهرهور شدن دادهها، استفاده از منطق هوش تجاری اجتنابناپذیر است. هوش تجاری سیستمی است که دادههای مختلف و پراکنده یک سازمان را یکپارچه میکند و از طریق تشکیل پایگاه داده تحلیلی میتواند گزارشهای تحلیلی را برای تصمیمگیری مدیران سازمان فراهم کند. لذا جهت بهرهوری و تطابق هر چه بیشتر با اهداف و راهبردها، ضروری است میزان توسعه داشبورد سازمانی در سازمانها با مدلی مناسب مورد ارزیابی گیرد. این پژوهش با استفاده از مطالعه عمیق ادبیات موضوع، تعداد 357 کد مربوط به توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری را شناسایی و با استفاده از روشهای کیفی تحلیل مضمون و گروه کانونی این کدها را به 24 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده تبدیل کرد. در مرحله بعد در دو مرحله مجزا با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری به مدلسازی مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده بهطور مجزا پرداخته و با توجه به همخوانی دو مدل اقدام به تلفیق آنها و ایجاد مدل نهایی ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری نموده است که میتواند نقشه راهی دقیق برای سازمانها جهت طراحی و پیادهسازی این سیستم باشد.
ابراهیم رجب پور
چکیده
عرصه های مختلف دیجیتال، در حال برنامهریزی و سرمایهگذاری هستند و ارزیابی آمادگی الکترونیکی برای سنجش میزان موفقیت آنها از سازمانها در زمینه ورود به اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق محقق قصد دارد، پس از بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی الکترونیکی، با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری به تبیین آمادگی الکترونیکی ...
بیشتر
عرصه های مختلف دیجیتال، در حال برنامهریزی و سرمایهگذاری هستند و ارزیابی آمادگی الکترونیکی برای سنجش میزان موفقیت آنها از سازمانها در زمینه ورود به اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق محقق قصد دارد، پس از بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی الکترونیکی، با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری به تبیین آمادگی الکترونیکی در صنعت دارویی بپردازد. با بررسیهای صورت گرفته از مرور ادبیات تحقیق به روش تطبیقی و همچنین نظرات خبرگان (17 نفر)، شش دسته عوامل مؤثر در سنجش آمادگی الکترونیکی شناسایی شده و سپس با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری در سه سطح، قرار گرفتند. در ادامه پس از مشخص شدن سطوح هر کدام از عوامل و همچنین با در نظر گرفتن ماتریس در دسترسپذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم گردید. نتایج نشان داد عاملهایی همچون زیرساخت و دسترسی، منابع انسانی و ساختار سازمانی در ارتباط با موضوع سنجش آمادگی الکترونیکی در صنعت دارویی از اثرگذاری بیشتری نسبت به بقیه عوامل برخوردارند. نتایج این پژوهش، به مدیران صنعت دارویی خاطرنشان میکند که برای حرکت بهسوی دنیای دیجیتال باید به عوامل شناسایی شده و علیالخصوص عواملی که در سطح پایینتر مدل قرار گرفتهاند، توجه ویژهای مبذول داشت.