ثریا بختیاری بستاکی؛ پیمان غفاری آشتیانی؛ علی حمیدی زاده؛ رسول ثانوی فرد
چکیده
رشد روزافزون شبکههای اجتماعی و پررنگ شدن نقش آنها در دنیای تجارت و پیرو آن، در تبلیغات از یک طرف و سهولت انجام فریب در چنین رسانههای نوظهوری از طرف دیگر، باعث افزایش تبلیغات فریبنده و ادعاهای دروغین در این فضای ارتباطی و تجاری شده است؛ بهگونهای که برای مخاطبان این شبکهها، تشخیص تبلیغات صادقانه از فریبکارانه دشوار بوده و همین ...
بیشتر
رشد روزافزون شبکههای اجتماعی و پررنگ شدن نقش آنها در دنیای تجارت و پیرو آن، در تبلیغات از یک طرف و سهولت انجام فریب در چنین رسانههای نوظهوری از طرف دیگر، باعث افزایش تبلیغات فریبنده و ادعاهای دروغین در این فضای ارتباطی و تجاری شده است؛ بهگونهای که برای مخاطبان این شبکهها، تشخیص تبلیغات صادقانه از فریبکارانه دشوار بوده و همین مساله باعث ایجاد بیاعتمادی به تبلیغات در شبکههای اجتماعی و کاهش فروش میشود. به همین علت و در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی در زمینه فریب ادراکشده تبلیغات شبکههای اجتماعی و با بهرهگیری از رویکرد دادهبنیاد انجام شده است. بدین منظور از مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته استفاده شد که در میان 15 نفر از افرادی که تجربه فریب در خرید از شبکههای اجتماعی را داشتهاند، انجام پذیرفت. دادهها نیز با استفاده از کدگذاری باز، انتخابی و نظری و نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد و در نهایت، الگوی مفهومی با 8 مقوله اصلی، 15 مقوله فرعی و 69 مفهوم طراحی و مشخص شد که سودمندی ادراکشده شبکه اجتماعی و ویژگیهای تبلیغات این شبکهها بهعنوان علل، و ویژگی رسانه بهعنوان عامل همبسته با این علل در شکلگیری فریب ادراک شده اثرگذارند. در این میان، دانش مصرفکننده و اعتماد ادراکشده نقش اقتضائات را ایفا میکنند. نگرش مصرفکننده نیز بهعنوان شرایط احراز شناخته میشود. ویژگی مصرفکننده نیز زمینهساز رویداد چنین فرآیندی است که درنهایت، به شکلگیری پدیدهای به نام آسیب به روحیات مصرفکننده منجر می شوند، که پیامد فردی فریب ادراکشده تبلیغات شبکههای اجتماعی به حساب میآید.