دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند2821-096472720190421A Structural Model for Green Information Technology and Organizational Sustainabilityمدل ساختاری فناوری اطلاعات سبز و پایداری سازمانی528998210.22054/ims.2019.9982FAمحمدرضاتقواعضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران. (نویسنده مسئول: Taghva@atu.ac.ir)0000-0002-6573-7914مسعودظهرابیدانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران1234567890123456زهرهدهدشتی شاهرخعضو هیئت علمی، گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهرانJournal Article20180207 <br />Sustainable development is one of the important aspects of any society's progress to maintain resources for future generations, to continue to develop and to benefit from clean land, and to use sustainable development with the environment. Green Information Technology (GIT) is a way to achieve these goals, which, in addition to providing sustainable development, assures the organization in organizational sustainability that it means sustaining the success and satisfaction of the stakeholders and adapting its behavior to the environment. This research seeks to design a model for the development of organizational sustainability through GIT. This study is an applied research from the objective point of view and a descriptive research based on the research method which is a mixed type. First, using the literature review and qualitative analysis, the indicators and components of GIT and organizational sustainability were extracted. Then, using 32 experts’ points of view, the indicators were evaluated through three stages of Delphi method. Sampling method at this stage was snowball. To implement the quantitative method, an online questionnaire was designed and forwarded to the statistical population including experts, senior managers of IT, and experts in the field of IT in the country. A total of 198 valid questionnaires were received and analyzed using structural equation modeling and partial least squares method. The results indicate that GIT with dimensions (green preparedness, ICT as enabler (low carbon), green actions and activities, GIT cycle management, organization of green data centers, green information monitoring) can be used for sustainability of organizations.توسعه پایدار یکی از جنبههای مهم پیشرفت هر جامعهای برای حفظ منابع برای نسلهای آینده، تداوم پیشرفت و بهرهمندی آنان از زمینی پاک با استفاده از سازگاری توسعه با محیطزیست است. فناوری اطلاعات سبز نیز نگاه و روشی برای انجام این مهم است که علاوه بر تأمین توسعه پایدار، به سازمان در پایداری سازمانی به معنای تداوم موفقیت و رضایتبخشی به ذینفعان و سازگاری رفتار آن با محیطزیست یاری میدهد. این پژوهش به دنبال طراحی مدلی برای توسعه پایداری سازمانی از طریق فناوری اطلاعات سبز است. این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش پژوهش، پیمایشی - توصیفی است. روش انجام این پژوهش از نوع آمیخته است. ابتدا با استفاده از روش کتابخانهای و تحلیل محتوای کیفی شاخصها و مؤلفههای فناوری اطلاعات سبز و پایداری سازمانی استخراج گردید، سپس با استفاده از نظر 32 خبره در سه مرحله اجرای روش دلفی شاخصها مورد ارزیابی قرار گرفت. روش نمونهگیری در این مرحله گلوله برفی است. برای اجرای روش کمی پرسشنامه آنلاین طراحی و در اختیار جامعه آماری شامل خبرگان، مدیران ارشد سازمانهای فناوری اطلاعات، صاحبنظران حوزه فناوری اطلاعات داخل کشور است. در این مرحله روش نمونهگیری تصادفی است. در مجموع دادههای 198 پرسشنامه صحیح دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که فناوری اطلاعات سبز با ابعاد (آمادگی سبز، فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان توانمند ساز (کمکربن)، اقدامات و فعالیتهای سبز، مدیریت چرخه فناوری اطلاعات سبز، سازمان و مراکز داده سبز، نظارت فناوری اطلاعات سبز) میتواند بهمنظور پایداری سازمانها مورد استفاده قرار گیرد.<br /> دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند2821-096472720190430Challenges of Valuation and Evaluation of Information Technology Startup Companiesچالشهای حوزه ارزشگذاری و ارزیابی شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات2958998310.22054/ims.2019.9983FAمحمدتقیتقوی فردعضو هیئت علمی، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران. (نویسنده مسئول)؛
dr.taghavifard@gmail.comمصطفیرادمرد دانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهرانسهیلاجعفر نژاددانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهرانمحمدرضاهراتی نیکدانشجوی دکتری، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهرانJournal Article20180316 <br />The valuation of a startup business has always been an important topic in the negotiations between entrepreneurs and investors. An examination of existing research shows that despite the importance of the issue, there is not enough knowledge about this important topic and it is necessary to identify a suitable solution for both entrepreneurs and investors. Recent research works on the valuation of a startup business has emphasized on the fact that the valuation of such businesses is complicated and difficult for a number of reasons. The purpose of this research is to investigate the challenges of the valuation systems of startup IT companies in Iran. Due to the lack of sufficient research works in this regard in Iran, also the hidden aspects of the problem and the differences between qualitative and quantitative research methods, this research required a qualitative research approach. At first, the literature related to this field was reviewed and quantitative and qualitative models of the valuation of the startup companies were investigated. By qualitative method and using interviews with valuation and investment experts, information on how to valuate the startup information technology companies in Iran and the weaknesses and challenges of this process were gathered. The interviews were analyzed using thematic analysis method, and after analyzing the interviews, 3 main themes (The current state of valuation of start-up companies in Iran, Challenges to achieving a native application model for valuing startups, Challenges of valuation of startups in Iran) and 12 subthemes were identified. <br /> <br /> ارزشگذاری کسبوکارهای نوپا همواره موضوعی مهم در مذاکرات میان کارآفرینان و سرمایهگذاران بوده است. بررسی پژوهشهای موجود نشان میدهد علیرغم اهمیت موضوع، شناخت کافی در مورد این بخش مهم وجود ندارد و شناسایی راهحل مناسب هم برای کارآفرینان و هم برای سرمایهگذاران لازم و ضروری است. پژوهشهای انجامشده در زمینه ارزشگذاری کسبوکارهای نوپا بر این نکته تأکید داشتهاند که ارزشگذاری چنین کسبوکارهایی به دلایل متعدد امری پیچیده و دشوار است. هدف از این پژوهش بررسی چالشهای نظام ارزشگذاری شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات ایران بوده است. با توجه به فقدان پژوهشهای کافی در این خصوص در ایران، همچنین پنهان بودن جنبههای مختلف مسئله و تفاوتهای میان روشهای پژوهش کیفی و کمی، حوزه موردمطالعه این پژوهش نیازمند پژوهشهایی کیفی بود. در ابتدا ادبیات مرتبط با این حوزه مرور شد و مدلهای کمی و کیفی ارزشگذاری شرکتهای نوپا بررسی شدند. با روش کیفی و با استفاده از مصاحبه به جمعآوری داده در خصوص نحوه ارزشگذاری شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات در ایران و ضعفها و چالشهای این فرایند پرداخته شد و با خبرگان ارزشگذاری و سرمایهگذاری بر روی شرکتهای نوپای فناوری اطلاعات مصاحبه شد. مصاحبههای انجام شده به روش «تحلیل تِم» بررسی شدند و پس از تحلیل مصاحبهها، سه تِم اصلی (وضعیت فعلی حوزه ارزشگذاری شرکتهای نوپا در ایران، چالشهای دستیابی به مدل کاربردی بومی برای ارزشگذاری شرکتهای نوپا، چالشهای حوزه ارزشگذاری شرکتهای نوپا در ایران) و دوازده زیرتِم شناسایی شد.vدانشگاه علامه طباطبائیمطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند2821-096472720180430The Relationship Between Tendency Towards Entrepreneurship, Marketing Capability, and Firm Performance with the Moderating Role of Competition Intensity in the Field of Information and Communication Technology and Computer Softwareارتباط گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلتر شدت رقابت در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرمافزارهای رایانهای59102998410.22054/ims.2018.9984FAمحمدمهدیمظفریعضو هیئت علمی، گروه مدیریت، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایرانمهدیاجلیفوق دکترا، مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایرانراحیلگرمهایکارشناس ارشد، مدیریت بازرگانی، موسسه آموزش عالی علامه مجلسی، قزوین، ایرانJournal Article20180410 <br />Several studies conducted over the past few decades on the use of marketing capabilities in manufacturing companies indicate that marketing capabilities are functional and effective and have a positive impact on the corporate level. On the other hand, organizations are increasingly in a position where entrepreneurship is essential for them. Hence, they are increasingly committed to entrepreneurial activities in order to survive and achieve competitive success. The purpose of this study is to identify the impact of entrepreneurial orientation and marketing capabilities on organizational performance, since managers can, by considering these factors, enhance organizational performance and gain benefits such as greater market share and higher profitability. In this regard, after reviewing the related literature, a conceptual model of the relationship between tendency toward entrepreneurship, marketing capability and firm performance with moderating role of competition intensity and research hypotheses is suggested. Validity of the questionnaires was confirmed using formal validity, KMO and Bartlet indicators and Coronbach's alpha coefficient showed the reliability of the questionnaire. The proper R<sup>2</sup> values for endogenous structures indicate the adequacy of the model, the appropriate Q<sup>2</sup> values indicate the proper predictive power of the model for the exogenous structures and the structural model fitness, and ultimately, the appropriate GOF, indicates the proper power of the model in predicting the variable. To test the hypotheses and the relationship between the variables, PLS (T-value and path coefficients) was used and all the research hypotheses were confirmed. <br /> پژوهشهای متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیتهای بازاریابی در شرکتهای تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیتهای بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و میتوانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکتها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمانها بهطور فزایندهای در موقعیتهایی قرار میگیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آنها امری ضروری است و ازاینروست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیتهای رقابتی، بهطور فزایندهای به انجام فعالیتهای کارآفرینانه متعهد شدهاند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهای بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران میتوانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیتهایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلگر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی صوری، شاخصهای KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامهها نشان از پایایی دادهها داشت. مقادیر مناسب برای سازههای درونزا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیشبینی مناسب مدل در خصوص سازههای درونزا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیشبینی متغیر مکنون درونزای مدل دارد. برای بررسی فرضیهها و آزمون معنیداری بین متغیرها نیز از خروجی نرمافزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.<br /> پژوهشهای متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیتهای بازاریابی در شرکتهای تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیتهای بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و میتوانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکتها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمانها بهطور فزایندهای در موقعیتهایی قرار میگیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آنها امری ضروری است و ازاینروست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیتهای رقابتی، بهطور فزایندهای به انجام فعالیتهای کارآفرینانه متعهد شدهاند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهای بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران میتوانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیتهایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلگر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی صوری، شاخصهای KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامهها نشان از پایایی دادهها داشت. مقادیر مناسب برای سازههای درونزا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیشبینی مناسب مدل در خصوص سازههای درونزا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیشبینی متغیر مکنون درونزای مدل دارد. برای بررسی فرضیهها و آزمون معنیداری بین متغیرها نیز از خروجی نرمافزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند2821-096472720190603The Impact of Online Brand Community Characteristics on Loyalty with the Mediating Role of Customer Engagement and the Moderation Role of Genderتأثیر ویژگیهای جامعه برند برخط بر وفاداری با میانجیگری دلبستگی مشتری و تعدیلگری جنسیت103138998510.22054/ims.2019.9985FAآذیندالونددانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی صنایع، واحد پرند، دانشگاه آزاد اسلامی، پرندمسعودسیم خواهعضو هیئت علمی، گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پرند (نویسنده مسئول)؛ simkhahmasoud@gmail.comداوودجعفریعضو هیئت علمی، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پرندJournal Article20180823 <br />In this study, considering the moderating role of gender, we have investigated the influence of online brand community (OBC) characteristics on customer’s engagement and brand loyalty. In this way, the mediating effect of engagement and the subsequent effect of customer’s engagement on brand loyalty have also been studied. Statistical population of this research is all people who are at least the members of one of the online brand communities. 256 samples were selected and questionnaires were forwarded to them electronically through social networks and analyzed using SPSS and AMOS software. The results show that two characteristics of OBC, “information quality” and “virtual interaction”, have no effect on the customer’s engagement and on the other hand, customer engagement shows a positive and significant impact on brand loyalty. In analyzing the results of mediating and moderating variables, we found that OBC is influenced by brand loyalty through customer’s engagement. It was also concluded that gender does not modify the effect of information quality and virtual interaction on customer’s engagement. <br /> در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر جنسیت، به بررسی تأثیر ویژگیهای جوامع برند آنلاین بر دلبستگی مشتری و وفاداری برند میپردازیم. در این راستا اثر میانجی دلبستگی و همچنین اثر متعاقب آن بر وفاداری برند سنجیده میشود. جامعه آماری این تحقیق تمامی افرادی هستند که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین میباشند. از این جامعه با استفاده از روش تعیین حجم نمونه لازم برای تحلیل عاملی، تعداد 256 نفر بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه الکترونیک از طریق شبکههای اجتماعی در بین افرادی که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین هستند توزیع شد و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل گردید. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که دو ویژگی از خصوصیات جوامع برند آنلاین، «کیفیت اطلاعات» و «تعامل مجازی» بر دلبستگی مشتری تأثیرگذار نیستند و از طرفی دلبستگی مشتری تأثیر مثبت و معناداری را بر وفاداری به برند نشان میدهد. در تحلیل نتایج میانجی گر و تعدیل گر دریافتیم؛ جامعه برند آنلاین از طریق دلبستگی مشتری بر وفاداری برند تأثیرگذار است. همچنین جنسیت، اثر کیفیت اطلاعات و تعامل مجازی را بر دلبستگی مشتری تعدیل نمیکند.<br /> در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر جنسیت، به بررسی تأثیر ویژگیهای جوامع برند آنلاین بر دلبستگی مشتری و وفاداری برند میپردازیم. در این راستا اثر میانجی دلبستگی و همچنین اثر متعاقب آن بر وفاداری برند سنجیده میشود. جامعه آماری این تحقیق تمامی افرادی هستند که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین میباشند. از این جامعه با استفاده از روش تعیین حجم نمونه لازم برای تحلیل عاملی، تعداد 256 نفر بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه الکترونیک از طریق شبکههای اجتماعی در بین افرادی که حداقل عضو یکی از جوامع برند آنلاین هستند توزیع شد و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل گردید. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که دو ویژگی از خصوصیات جوامع برند آنلاین، «کیفیت اطلاعات» و «تعامل مجازی» بر دلبستگی مشتری تأثیرگذار نیستند و از طرفی دلبستگی مشتری تأثیر مثبت و معناداری را بر وفاداری به برند نشان میدهد. در تحلیل نتایج میانجی گر و تعدیل گر دریافتیم؛ جامعه برند آنلاین از طریق دلبستگی مشتری بر وفاداری برند تأثیرگذار است. همچنین جنسیت، اثر کیفیت اطلاعات و تعامل مجازی را بر دلبستگی مشتری تعدیل نمیکند.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند2821-096472720190531A Conceptual Model of Advanced Technology Acquisition Using Risk Analysis and Management Approachمدل مفهومی اکتساب فناوری پیشرفته با رویکرد تحلیل و مدیریت ریسک139174998610.22054/ims.2019.9986FAمهدیکریمی پوردانشجوی دکتری، مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایرانامیربیات ترک** استادیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران، ( نویسنده مسئول)،
dramirbaytattork@gmail.comجلالحقیقت منفرداستادیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایرانJournal Article20181121Today, advanced technologies are considered as one of the most vital components of business, industry and services and a strategic factor for the economic development of countries. Some researchers consider advanced technologies as the heart of wealth generation in the organizations, and it is almost impossible to provide competitive products and services in a global environment without using the required advanced technologies. Given the importance and the role of technology, especially advanced technologies, in creating competitive advantage for organizations, one of the key issues regarding such technologies is acquisition and the acquisition method. This qualitative research, by adopting a risk analysis and management approach in the field of technology acquisition, seeks to explore a conceptual model of the acquisition of advanced technologies for the Information Technology (IT) industry using Grounded Theory. To collect data, 15 semi-structured interviews were conducted with the experts in the field of IT and technology management and acquisition. The sampling was performed using judgment and snowball techniques. Data analysis was done using MAXQDA10 software which resulted in the emergence of 105 concepts and codes, 23 sub-categories, and 5 main categories. This article aims to achieve a conceptual model of advanced technology acquisition with emphasis on information technology analysis and risk management, taking into account the environmental conditions prevailing in the country's information technology industry. The proposed conceptual model was developed with emerging design approach and the results of the research were explained as theoretical propositions. <br /><strong> </strong> <br /> امروزه فناوری های پیشرفته به عنوان یکی از حیاتی ترین اجزاء سازمان های صنعتی و خدماتی مطرح می باشد. بعضی، فناوری های پیشرفته را قلب تولید ثروت در سازمانهای مختلف به شمار آورده وارائه خدمات و محصولات قابل رقابت درعرصه رقابت جهانی را برای تمامی بنگاه های اقتصادی، بدون بهره گیری از فناوری های هایتک مورد نیاز تقریبا غیر ممکن می دانند. با توجه به اهمیت و نقش فناوری به ویژه فناوری های پیشرفته در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها، یکی از مسائل اساسی در خصوص اینگونه فناوریها، شیوه دستیابی و اکتساب آنها می باشد. برای گردآوری اطلاعات، 15مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه های فناوری اطلاعات و همچنین صاحبنظران حوزه مدیریت و اکتساب فناوری صورت گرفته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری بود و با استفاده از تکنیک هدفمند ( قضاوتی) و گلوله برفی انجام شد.تجزیه و تحلیل داده ها در فرآیند کدکذاری باز با کمک نرم افزار MAXQDA منجر به ظهور 105 مفهوم و کد باز و 23 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی گردید. این مقاله با هدف دستیابی به مدل مفهومی اکتساب فناوری های پیشرفته با تاکید بر تحلیل و مدیریت ریسک در حوزه فناوری اطلاعات با توجه به شرایط محیطی حاکم بر صنعت فناوری اطلاعات کشور با استفاده از نظریه داده بنیاد و رویکرد خودظهوری انجام شده است.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند2821-096472720190603The Impact of E-CRM on Customer Loyalty Using Data Mining Techniquesتأثیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر وفاداری مشتریان با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی175205998710.22054/ims.2019.9987FAحسنرنگریزعضو هیئت علمی، گروه مدیریت کسبوکار، دانشکده مدیریت، دانشگاه خوارزمی، تهران.زهرابایرامی شهریورکارشناس ارشد، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، دانشگاه الزهراء واحد ارومیه (نویسنده مسئول)؛ zahraa.beyrami@gmail.comJournal Article20181230With the expansion of the Internet, various tools have been used to communicate with customers in organizations, and organizations use different E-CRM methods to create competitive advantages. Since customer loyalty is critical to achieving competitive advantage and profitability for organizations, one of the goals of organizations in using E-CRM is to maintain and increase customer loyalty. Therefore, considering the importance of the impact of various E-CRM services on customers’ loyalty, the purpose of this study is to investigate the impact of E-CRM on the loyalty of Bank Mellat customers using data mining techniques. The data required for this research were extracted from Bank Mellat databases. Data mining techniques include clustering with K-means algorithm and neural networks (using error-relay algorithm) and LRFM model through programming in MATLAB and Excel software were used to analyze the data. The results showed that with increasing use of E-CRM services, customers’ loyalty increases. The relationship between E-CRM, the components of LRFM model, and loyalty is a nonlinear and the change in loyalty as E-CRM changes is not a constant. The increase in loyalty is a function of LRFM components, the amount of E-CRM and weights obtained in the neural network. <br /> با گسترش اینترنت، سازمانها از روشهای مختلف E-CRM استفاده میکنند. یکی از اهداف سازمانها در استفاده از E-CRM افزایش وفاداری مشتریان و حفظ مشتریان وفادار جهت دستیابی به مزیت رقابتی و سودآوری است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر E-CRM بر وفاداری مشتریان بانک ملت با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی است. در این پژوهش از روشهای خوشهبندی با الگوریتم K-means و شبکههای عصبی (با الگوریتم پس انتشار خطا) و مدل LRFM از طریق برنامهنویسی در نرمافزارهای متلب و اکسل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش میزان استفاده مشتریان از خدمات E-CRMوفاداری آنها افزایش مییابد. رابطه بین E-CRM، مؤلفههای مدل LRFM و وفاداری یک رابطه غیرخطی است و میزان تغییر در وفاداری به ازای تغییر E-CRM<em>، </em>مقداری ثابت نیست. میزان افزایش وفاداری تابعی از مؤلفههای LRFM، مقدار E-CRM و اوزان بهدستآمده در شبکه عصبی است.<br />