پروین افشار؛ محمد جلیلی؛ علیرضا عقیقی
چکیده
در صنعت قارچ و صنایع تبدیلی آن تنوع محصولات (خوراکی/دارویی) بسیار زیاد، بازار هدف گسترده و منابع مالی و غیرمالی محدود و شناسایی دقیق مشتریان سودآور زمانبر است؛ بنابراین، روشهای سنتی بازاریابی به دلیل سرعت کم و هزینههای بالا و محدودیت در ابزارهای شناختی در جذب و حفظ مشتریان واقعی کارایی کافی را ندارد، لذا اتخاذ استراتژیهای هوشمند ...
بیشتر
در صنعت قارچ و صنایع تبدیلی آن تنوع محصولات (خوراکی/دارویی) بسیار زیاد، بازار هدف گسترده و منابع مالی و غیرمالی محدود و شناسایی دقیق مشتریان سودآور زمانبر است؛ بنابراین، روشهای سنتی بازاریابی به دلیل سرعت کم و هزینههای بالا و محدودیت در ابزارهای شناختی در جذب و حفظ مشتریان واقعی کارایی کافی را ندارد، لذا اتخاذ استراتژیهای هوشمند بازاریابی چالش عمده این صنعت است. پژوهش حاضر درصدد ارائه مدلی هوشمند برای تبدیل بازار بالقوه به بازار بالفعل از طریق بازاریابی عصبی بوده است. در این پژوهش کاربردی و کیفی، از طریق نمونهگیری هدفمند با 12 نفر از خبرگان صنعت قارچ، بازاریابی و عصبشناسی مصاحبه انجام شد و بر اساس روش نظریه داده بنیاد، 411 کدباز، 246 کد محوری و 67 مقوله فرعی و 24 مقوله اصلی در قالب مدل پارادایمی مشخص شد. همچنین در بخش کمی نیز از طریق مدلسازی معادلات ساختاری در اسمارت pls اعتبارسنجی مدل تأیید شد. نتایج نشان داد پدیده اصلی شامل سه مقوله درگیری حواس (ویژگیهای فیزیولوژیک)، شخصیت محصول و ویژگیهای اجتماعی محصول است؛ بنابراین، از طریق توجه و بهکارگیری مدل پارادایمی حاضر، تأکید بر شناخت ویژگیهای فیزیولوژیکی شخصیتی و اجتماعی محصول به شناخت بیشتر از مزایای کاربرد بازاریابی عصبی در صنعت قارچ و صنایع تبدیلی آن منجر میشود تا از این طریق بازار بالقوه را به بازار بالفعل تبدیل نماید.