رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
حسین رحیمی کلور؛ رحیم محمدخانی
چکیده
دنیای دیجیتال فرصتهای متعددی را برای بازاریابان فراهم میکند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااینحال، در دنیای پرسرعت، یافتن راههای جدید و نوآورانه برای تبلیغات و فروش محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه تبلیغات و فروش، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، ...
بیشتر
دنیای دیجیتال فرصتهای متعددی را برای بازاریابان فراهم میکند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااینحال، در دنیای پرسرعت، یافتن راههای جدید و نوآورانه برای تبلیغات و فروش محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه تبلیغات و فروش، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی، تبلیغات و فروش دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاههای تلفن همراه، حجم عظیمی از دادهها را برای مصرفکنندگان تولید میکند که سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه میکنند. این پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نحـوه گـردآوری داده، از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه تبلیغات و فروش، بودند که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانهای و مقالات، مصاحبه و در بخش کمـی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل دادهها، با استفاده از تحلیل تم که با نرمافزار MAXQDA و بـا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 7 تم اصلی، 22 تم فرعی و 44 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش بودند.
علم داده، هوشمندی و تحلیلهای آینده نگر
محمدحسن ملکی؛ سیدمرتضی مرتضوی؛ شهریار شیرویهپور؛ محمدجواد زارع بهنمیری
چکیده
این پژوهش با هدف توسعه سناریوهای بانکداری ایران با تأکید بر کلان دادهها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر جهتگیری، کاربردی و از منظر هدف، اکتشافی است. همچنین از نظر مبانی فلسفی، عملگرا و روششناسی آن آمیخته است. برای اجرای پژوهش در مرحله اول از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان حوزه بانکداری و فناوری که بر اساس نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
این پژوهش با هدف توسعه سناریوهای بانکداری ایران با تأکید بر کلان دادهها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر جهتگیری، کاربردی و از منظر هدف، اکتشافی است. همچنین از نظر مبانی فلسفی، عملگرا و روششناسی آن آمیخته است. برای اجرای پژوهش در مرحله اول از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان حوزه بانکداری و فناوری که بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، 20 پیشران کلیدی پژوهش استخراج گردید. پس از غربال با روش دلفی فازی، 8 عامل حذف گردید و مابقی با تکنیک تصمیمگیری مارکوس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد، دو عامل «رگولاتوری فناوری» و «هزینههای انتقال فناوری» به عنوان عدم قطعیتهای کلیدی برای تدوین سناریوهای پژوهش میباشند. بر اساس این دو عدم قطعیت کلیدی، چهار سناریو بر اساس مصاحبه با گروه کانونی با عناوین بانکداری جامع، بانکداری ایستا، بانکداری جستجوگر، بانکداری سرگردان توسعه یافت. در سناریو بانکداری جامع، همه چیز در حالت مطلوب خودش هست؛ هزینههای انتقال فناوری کاهش پیدا کرده و رگولاتوریها حامی فناوریها است. با توجه به یافتههای پژوهش، در نظر گرفتن پیشرانها، عدم قطعیتهای کلیدی و سناریوهای بدیل، توسط مدیران و تصمیمگیرندگان میتواند موجب بهبود عملکرد و افزایش مزیت رقابتی بانکها شود.