سعید روحانی؛ سمانه امیریان؛ ایوب محمدیان
چکیده
امروزه اطلاعات موجود در شبکههای اجتماعی از ارزش بسیاری برخوردارند و مبنای توسعهی کسبوکارها هستند. هدف این تحقیق ارائهی چارچوبی است که بتواند کاربردهای حاصل از تحلیل شبکههای اجتماعی را در تجارت الکترونیک ارائه کند. در این پژوهش ابتدا در بخش اول کاربردهای شبکه کاوی با استفاده از روش تحلیل محتوا در ابعاد مختلف PEST ) سیاسی، اجتماعی، ...
بیشتر
امروزه اطلاعات موجود در شبکههای اجتماعی از ارزش بسیاری برخوردارند و مبنای توسعهی کسبوکارها هستند. هدف این تحقیق ارائهی چارچوبی است که بتواند کاربردهای حاصل از تحلیل شبکههای اجتماعی را در تجارت الکترونیک ارائه کند. در این پژوهش ابتدا در بخش اول کاربردهای شبکه کاوی با استفاده از روش تحلیل محتوا در ابعاد مختلف PEST ) سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فنی (استخراج شده و سپس در بخش دوم کاربردهای یافت شده در دو بخش فنی و اقتصادی انتخاب و با استفاده از پیمایش نظر خبرگان و آزمونهای آماری کاربردهای با اهمیتتر از میان این کاربردها شناسایی شدند. در گام بعد جهت اولویتبندی کاربردها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، مقایسات زوجی صورت گرفته و با توزیع پرسشنامهی مقایسات زوجی میان خبرگان دادههای موردنظر جمعآوری و سپس کاربردها به ترتیب اهمیت اولویتبندی شدند. نتایج نشان داد در بعد اقتصادی کشف کلاهبرداری، کشف نیازها و علایق مشتریان و در بعد فنی بهبود وبسایتهای تجارت الکترونیکی و شناسایی ترافیک شبکه بالاترین جایگاه را دارند.v
سعید روحانی؛ سوگل ربیعی ساوجی
چکیده
در محیط تجاری سریعا در حال تغییر امروز، نیاز به اطلاعات تجاری سودمند برای سازمانها نه تنها به منظور کسب موفقیت بلکه برای بقاء حیاتی میباشد. با توجه به ناتوانایی سیستمهای اطلاعاتی مدیریت در برآورده کردن انتظارات تصمیمگیرندگان سازمانی در عرصه رقابت در سالهای اخیر، فناوریهای هنرگونهای نظیر هوش کسبوکار به ...
بیشتر
در محیط تجاری سریعا در حال تغییر امروز، نیاز به اطلاعات تجاری سودمند برای سازمانها نه تنها به منظور کسب موفقیت بلکه برای بقاء حیاتی میباشد. با توجه به ناتوانایی سیستمهای اطلاعاتی مدیریت در برآورده کردن انتظارات تصمیمگیرندگان سازمانی در عرصه رقابت در سالهای اخیر، فناوریهای هنرگونهای نظیر هوش کسبوکار به یکی از مفاهیم مهم در مدیریت سیستمهای اطلاعاتی تبدیل شده و در خط مقدم فناوری اطلاعات برای پشتیبانی تصمیمگیری مدیریت قرار گرفته است. در همین راستا ارزیابی موفقیت این سیستمها در سازمانها ضرورت یافته و نیاز به ارائه مدلی برای انجام این ارزیابی احساس میشود. از اینرو، در این پژوهش سعی شده است با شناسایی و معرفی مهمترین فاکتورها و عوامل مؤثر در ارزیابی موفقیت این سیستمها، یک مدل ارزیابی موفقیت هوش کسبوکار(در قالب یک مطالعه موردی) ارائه گردد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی و تحقیق میدانی محسوب میشود. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که از میان 50 عامل استخراج شده از ادبیات موضوع جهت سنجش موفقیت ابزارهای هوش کسبوکار در صنعت بانکداری کشور، بر حسب نظر اعضای نمونه آماری 24 عامل تاثیرگذار در هر یک از حوزههای نمایش، خلق دانش، یکپارچگی اطلاعات و حافظه سازمانی در مدل تحقیق شناسایی شدند.v