رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
مهناز سعیدی ممقانی؛ محمدجواد ارشادی؛ آرمان ساجدی نژاد
چکیده
بلوغ هوشمندی کسبوکار که هدف اصلی این پژوهش است، نقش مهمی در تصمیمگیری، برنامهریزی، کنترل و نظارت هوشمند در حوزه مراقبتهای سلامت دارد. بصورت کلی، به منظور شناسایی عوامل موثر از روش دلفی و تجمیع نظرات خبرگان استفاده گردید و به منظور تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخصها و در نهایت اولویتبندی آنها از ترکیب روش دیمتل و فرآیند تحلیل ...
بیشتر
بلوغ هوشمندی کسبوکار که هدف اصلی این پژوهش است، نقش مهمی در تصمیمگیری، برنامهریزی، کنترل و نظارت هوشمند در حوزه مراقبتهای سلامت دارد. بصورت کلی، به منظور شناسایی عوامل موثر از روش دلفی و تجمیع نظرات خبرگان استفاده گردید و به منظور تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخصها و در نهایت اولویتبندی آنها از ترکیب روش دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه بهره گرفته شد. نمونه آماری شامل 20 نفر از خبرگان هدفمند دانشگاهی و کارشناسان حوزه مراقبهای سلامت هستند. گردآوری دادهها در هر دو بخش از طریق پرسشنامه صورت پذیرفت. طبق نتایج بخش دلفی، 26 شاخص اصلی نهایی شده در تحقیق، شناسایی شد که در سه دسته اصلی شامل معیارهای سازمانی، فرآیندی و فناوری تقسیم بندی میشوند. طبق نتایج بخش دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه بهترتیب معیارهای زیرساخت فنی انعطافپذیر و قابل توسعه (سختافزاری و نرمافزاری)، کیفیت داده و سیستم و تعریف درست از مشکلات و فرایندهای هوشمندی کسبوکار بهعنوان سه معیار با رتبه برتر در بلوغ هوشمندی کسبوکار اولویتدهی شدند. مدل بلوغ هوشمندی کسبوکار پیشنهادی پژوهش، میتواند نقشه راهی برای پیادهسازی موفق بلوغ هوشمندی کسبوکار در حوزه مراقبتهای سلامت باشد.
سلیمه قنبری؛ حسین نظام آبادیپور؛ سید عبدالمجید جلایی
چکیده
با توجه به اهمیت اعطای اعتبار در نظام بانکی، استفاده از عوامل مؤثر بر اعتبارسنجی جهت تصمیمگیری در اعتباردهی، بسیار مهم است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر به شناسایی و اولویتبندی ویژگیهای تأثیرگذار در اعتبارسنجی مشتریان با استفاده از دیدگاه متخصصان و کارشناسان بانکی شهر کرمان و تطابق آن با شاخصهای موجود در مدلهای استخراجشده ...
بیشتر
با توجه به اهمیت اعطای اعتبار در نظام بانکی، استفاده از عوامل مؤثر بر اعتبارسنجی جهت تصمیمگیری در اعتباردهی، بسیار مهم است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر به شناسایی و اولویتبندی ویژگیهای تأثیرگذار در اعتبارسنجی مشتریان با استفاده از دیدگاه متخصصان و کارشناسان بانکی شهر کرمان و تطابق آن با شاخصهای موجود در مدلهای استخراجشده از روش هوش مصنوعی پرداخته است. هدف این است که آیا بین نظرات انسانی که ناشی از دانش و تجربه است و نظرات هوش مصنوعی که به مسئله بهصورت مدلسازی جعبه سیاه نگاه میکنند، تطابق وجود دارد یا خیر. دادههای موردنیاز به روش پرسشنامه و الگوریتم باینری کوانتومی جمعیت ذرات، جمعآوریشده و به ترتیب به روش دلفی و فرا ابتکاری موردبررسی قرارگرفتهاند. نتایج حاکی از آن است که شاخصهای منتخب دو روش 80 درصد همپوشانی داشتهاند. با توجه به نتایج تحقیق و دقت بالای تکنیکهای هوش مصنوعی، پیشنهاد میشود جهت اعطای اعتبار به مشتریان در بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری، وزن بالاتری برای شاخصهای مذکور لحاظ شود.