میرعلی سید نقوی؛ غدیر شکیبا جمالآباد؛ سید حسین جلالی
چکیده
شکلگیری همکاریهای راهبردی به دلیل تعدد ذینفعان و کنش سیاسی میان آنان، فرایندی متأثر از رفتار سیاسی است. پژوهش حاضر درصدد بررسی زیربنای سیاسی تصمیمگیری در این خصوص از طریق تمرکز بر نقش مهارت سیاسی و محیط سیاسی بر رفتارهای سیاسی است. برای تحقق این هدف، دادهها بر اساس منطق نمونهگیری تصادفی ساده و از میان 68 همکاری راهبردی مبتنی ...
بیشتر
شکلگیری همکاریهای راهبردی به دلیل تعدد ذینفعان و کنش سیاسی میان آنان، فرایندی متأثر از رفتار سیاسی است. پژوهش حاضر درصدد بررسی زیربنای سیاسی تصمیمگیری در این خصوص از طریق تمرکز بر نقش مهارت سیاسی و محیط سیاسی بر رفتارهای سیاسی است. برای تحقق این هدف، دادهها بر اساس منطق نمونهگیری تصادفی ساده و از میان 68 همکاری راهبردی مبتنی بر بازار میان کسبوکارهای نوپا حوزه فناوری اطلاعات گردآوری شدهاند و تأثیر مهارت سیاسی و محیط سیاسی در رفتارهای سیاسی مرتبط با تصمیمگیری، با در نظر گرفتن نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیلتر اراده سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاضر که ریشه در خاستگاه تئوریهای تصمیمگیری و همچنین تئوری نفوذ اجتماعی دارد، بیانگر چگونگی کنش و تعامل میان مؤلفههای سیاسی محور بهمنظور اعمال نفوذ اجتماعی در تصمیمگیری است و نشان میدهد مهارت سیاسی هم بهصورت مستقیم و هم بهواسطه خلق سرمایه اجتماعی سبب بروز رفتارهای سیاسی مثبت در تصمیمگیریهای مرتبط با شکلگیری همکاریهای راهبردی میشود؛ درحالیکه محیط سیاسی بستر بروز رفتارهای سیاسی مخرب را فراهم میکند. بهعلاوه، یافتهها نقش تعدیلکنندگی اراده سیاسی را در بالفعل کردن مهارتهای سیاسی در ارتباط مستقیم با رفتار سیاسی تائید میکندشکلگیری همکاریهای راهبردی به دلیل تعدد ذینفعان و کنش سیاسی میان آنان، فرایندی متأثر از رفتار سیاسی است. پژوهش حاضر درصدد بررسی زیربنای سیاسی تصمیمگیری در این خصوص از طریق تمرکز بر نقش مهارت سیاسی و محیط سیاسی بر رفتارهای سیاسی است. برای تحقق این هدف، دادهها بر اساس منطق نمونهگیری تصادفی ساده و از میان 68 همکاری راهبردی مبتنی بر بازار میان کسبوکارهای نوپا حوزه فناوری اطلاعات گردآوری شدهاند و تأثیر مهارت سیاسی و محیط سیاسی در رفتارهای سیاسی مرتبط با تصمیمگیری، با در نظر گرفتن نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیلتر اراده سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاضر که ریشه در خاستگاه تئوریهای تصمیمگیری و همچنین تئوری نفوذ اجتماعی دارد، بیانگر چگونگی کنش و تعامل میان مؤلفههای سیاسی محور بهمنظور اعمال نفوذ اجتماعی در تصمیمگیری است و نشان میدهد مهارت سیاسی هم بهصورت مستقیم و هم بهواسطه خلق سرمایه اجتماعی سبب بروز رفتارهای سیاسی مثبت در تصمیمگیریهای مرتبط با شکلگیری همکاریهای راهبردی میشود؛ درحالیکه محیط سیاسی بستر بروز رفتارهای سیاسی مخرب را فراهم میکند. بهعلاوه، یافتهها نقش تعدیلکنندگی اراده سیاسی را در بالفعل کردن مهارتهای سیاسی در ارتباط مستقیم با رفتار سیاسی تائید میکند