رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
قاسم زارعی؛ رحیم محمدخانی
چکیده
همگرایی فناوری اطلاعات، رسانهها و ارتباطات، رفتار مصرفکننده را ازنظر جستجو، به دست آوردن، پردازش و پاسخ به اطلاعات یا خدمات شرکت تغییر داده است. توانایی یک شرکت در برنامهریزی، پیادهسازی و مدیریت بازاریابی دیجیتال برای افزایش رقابتپذیری آن در چشم مصرفکنندگان، قابلیت بازاریابی دیجیتال نامیده میشود. هدف از این پژوهش طراحی ...
بیشتر
همگرایی فناوری اطلاعات، رسانهها و ارتباطات، رفتار مصرفکننده را ازنظر جستجو، به دست آوردن، پردازش و پاسخ به اطلاعات یا خدمات شرکت تغییر داده است. توانایی یک شرکت در برنامهریزی، پیادهسازی و مدیریت بازاریابی دیجیتال برای افزایش رقابتپذیری آن در چشم مصرفکنندگان، قابلیت بازاریابی دیجیتال نامیده میشود. هدف از این پژوهش طراحی مدل ارتقا قابلیتهای بازاریابی با تأکید بر شاخصهای استفاده از بازاریابی دیجیتال در شرکتهای صنعتی است. این پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نحـوه گـردآوری داده، از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و خبرگان در زمینه بازاریابی دیجیتال شرکتهای صنعتی و اساتید دانشـگاهی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه و در بخش کمـی پرسشنامه بود که برای شناسایی مقولهها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و از پرسشنامه بهمنظور اعتباریابی الگو اسـتفاده شـد. در بخش کیفی روش تحلیل دادهها، رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین بود که با استفاده از نرمافزار MAXQDA و بـا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. بهمنظور بررسی روایی پژوهش بخش کیفی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگـذار و در بخـش کمـی بهمنظور آزمون روایی پژوهش از روایـی اعتبار محتوا و باز آزمون بهره گرفته شد
بهروز اسدنژاد؛ سید مهدی جلالی؛ بیتا تبریزیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی برای صنعت بیمه ایران انجام شده است. روش استفادهشده در پژوهش، کیفی و مبتنی بر راهبرد نظریه دادهبنیاد است. برای جمع آوری دادهها از ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه هدف مدیران و کارشناسان ارشد صنعت بیمه که در فرایند و تصمیمات بازاریابی دیجیتال مشارکت داشتند، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی برای صنعت بیمه ایران انجام شده است. روش استفادهشده در پژوهش، کیفی و مبتنی بر راهبرد نظریه دادهبنیاد است. برای جمع آوری دادهها از ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه هدف مدیران و کارشناسان ارشد صنعت بیمه که در فرایند و تصمیمات بازاریابی دیجیتال مشارکت داشتند، بودهاند با استفاده از نمونهگیری هدفمند پس از 15 مصاحبه عمیق، اشباع نظری حاصل شد.در رویکرد دادهبنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بیانگر 32 مقوله کلی در قالب پارادیمی شامل شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر، مقولههای محوری، راهبردها و پیامدها مبتنی بر ارزش آفرینی بوده است. .نتایج نشان داد که بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت بیمه ایران توسط شرایط علی (هویت بخشی بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه، ایجاد کمپین بازاریابی دیجیتال، ارتقا نفوذ فرهنگ بیمه، محیط دیجیتال و توسعه زیرساخت مورد نیاز)، زمینهای (استراتژی تمرکز، برندسازی دیجیتال، پیادهسازی بازاریابی دیجیتال، پاسخگویی به نیازها و علائق در فضای دیجیتال و بهینهسازی فعالیتهای دیجیتالی)، مداخلهگر (بینش مشتریان، عوامل محیطی، قابلیتهای دیجیتالی، انقلاب دیجیتالی، شفافیت قیمت و چالشهای سازمانی)، مقولههای محوری (برندسازی مبتنی بر رفتار، رویکرد تعاملی، انتظارات مشتری از خدمات بیمه و تجربه مشتری)، راهبردها (ارتقای جایگاهیابی، ارتقای کانالهای ارتباطی، ارزشآفرینی از طریق تولید محتوا، تعامل و مشارکت مشتری مبتنی بر تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، توسعه فناوریهای دیجیتال و نوآوری دیجیتالی) و پیامدهای (افزایش سهم بازار، اثربخشی سازمانی، ارتقا و جایگاه برند (شرکت)، ارتقای ارزش ویژه برند الکترونیکی و توسعه کسبوکار دیجیتال) تحقق می یابد.