رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
مریم احمدی؛ مهران ضیائیان؛ هاجر سلیمانی زاده
چکیده
امروزه هوشمندسازی و استفاده از فناوریهای صنعت 4.0 به دلیل مزایای مختلفی همچون ردیابی مواد اولیه و محصولات تولید شده، کاهش هزینهها و ... مورد توجه بسیاری از صنایع قرار گرفته است. یکی از مهمترین عوامل در تسهیل استقرار صنعت 4.0، منابع انسانی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش منابع انسانی بر استقرار صنعت 4.0 در صنعت فولاد یزد است. با ...
بیشتر
امروزه هوشمندسازی و استفاده از فناوریهای صنعت 4.0 به دلیل مزایای مختلفی همچون ردیابی مواد اولیه و محصولات تولید شده، کاهش هزینهها و ... مورد توجه بسیاری از صنایع قرار گرفته است. یکی از مهمترین عوامل در تسهیل استقرار صنعت 4.0، منابع انسانی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش منابع انسانی بر استقرار صنعت 4.0 در صنعت فولاد یزد است. با استفاده از ادبیات پژوهش، 13 عامل مرتبط با منابع انسانی اثرگذار بر استقرار صنعت 4.0 شناسایی شده است. در ادامه با استفاده از رویکرد دلفی فازی و انتخاب 17 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران صنعت فولاد یزد با روش نمونهگیری گلوله برفی و نظرخواهی از آنان، سه عامل توانایی یادگیری مستمر، تحلیل داده و هوش تجاری و امنیت و حفظ حریم خصوصی مورد تأیید قرار نگرفتند. همچنین بر اساس خواست نویسندگان پژوهش از خبرگان مرتبط با اضافه کردن عوامل مرتبط بر اثرگذار بر استقرار صنعت 4.0، سه عامل آزادی عمل در انجام کار، زمان کافی برای انجام کار و نوآوری و خلاقیت معرفی شد. در نهایت با استفاده از رویکرد دیماتل فازی روابط علی- معلولی میان عوامل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که همکاری و تعامل به عنوان مهمترین عامل استقرار صنعت 4.0 در صنعت فولاد یزد است. سودمندی درک شده و جذب نیروی ماهر به عنوان اثرگذارترین عامل و نوآوری و خلاقیت و یادگیری و توانمندسازی به عنوان اثرپذیرترین عوامل بر استقرار صنعت 4.0 شناخته شدهاند.
مدیریت داده، اطلاعات و دانش در حوزه کسبوکار هوشمند
ناهید انتظاریان؛ محمد مهرآیین
چکیده
فناوری های جدید در زمیته صنعت 4.0 به شرکت ها اجازه میدهد تا فرآیندهای تجاری خود را بهبود بخشند و محصولات و خدمات را از طریق دانش جدیدی تولید شده سفارشی کنند. ایجاد و اشتراک دانش جدید هم به استفاده بهینه از فناوری های جدید صنعت 4.0 و هم به تعاملات در طول زنجیره ارزش بستگی دارد. با این حال، دستیابی به مزایای کسب و کار به شدت به منابع انسانی ...
بیشتر
فناوری های جدید در زمیته صنعت 4.0 به شرکت ها اجازه میدهد تا فرآیندهای تجاری خود را بهبود بخشند و محصولات و خدمات را از طریق دانش جدیدی تولید شده سفارشی کنند. ایجاد و اشتراک دانش جدید هم به استفاده بهینه از فناوری های جدید صنعت 4.0 و هم به تعاملات در طول زنجیره ارزش بستگی دارد. با این حال، دستیابی به مزایای کسب و کار به شدت به منابع انسانی و به مهارتها و شایستگی های دیجیتالی آنها بستگی دارد. از این منظر، شرکتهایی که به پارادایم صنعت 4.0 نزدیک میشوند، باید چنین فناوریهای جدیدی را به عنوان ابزار جدیدی در نظر بگیرند که ایجاد و اشتراک دانش جدید را امکانپذیر میسازد. بنابراین، آنها باید به مهارتها و شایستگیهای دیجیتالی مورد نیاز برای مدیریت این دگرگونی فنآوری توجه کنند و ارتقای شایستگیهای داخلی را تقویت کنند. هدف تحقیق حاضر ترکیب نتایج و یافته های بدست آمده از مطالعات کیفی است. بنابراین بینش جدیدی از یافتههای مطالعات قبلی ارائه میگردد. در این پژوهش از یک رویکرد فراترکیبی برای بررسی مطالعات موردی کیفی استفاده شد که در آن رابطه بین مدیریت دانش و صنعت 4.0 و قابلیت های آنها در سازمان بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که قابلیت های مدیریت دانش در حوزه صنعت 4.0 در دو بعد بررسی می شود: مدل های کسب و کار و نوآوری سازمانی. این تحقیق همچنین بیانگر آن است که جهت رفع چالش های سازمانی می بایست استراتژی های مدیریت دانش و سطح بلوغ فناوری های صنعت 4.0 در سازمانها درک شود.
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
اسماعیل مزروعی نصرابادی؛ زهرا صادقی آرانی؛ مصطفی سلمان نژاد
چکیده
پیادهسازی صنعت 4.0 در بخش بهداشت و درمان به منظور ارتقاء سلامت جامعه اهمیت بسیار زیادی دارد. بدین منظور، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت پیادهسازی صنعت 4.0 در بخش بهداشت و درمان، مدلسازی آنها و تحلیل سناریو به منظور مداخلههای هدفمند، اهمیت بسیاری دارد. این مورد در تحقیقات قبلی بررسی نشده و این تحقیق به منظور پر کردن این خلأ تحقیقاتی ...
بیشتر
پیادهسازی صنعت 4.0 در بخش بهداشت و درمان به منظور ارتقاء سلامت جامعه اهمیت بسیار زیادی دارد. بدین منظور، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت پیادهسازی صنعت 4.0 در بخش بهداشت و درمان، مدلسازی آنها و تحلیل سناریو به منظور مداخلههای هدفمند، اهمیت بسیاری دارد. این مورد در تحقیقات قبلی بررسی نشده و این تحقیق به منظور پر کردن این خلأ تحقیقاتی انجام شده است. این تحقیق در 2 مرحله کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری در هر دو مرحله خبرگان و شیوه نمونهگیری قضاوتی و گلوله برفی است. حجم جامعه در مرحله اول بر اساس اشباع نظری برابر با 17 و در مرحله دوم برابر با 10 نفر تعیین گردید. شیوه تحلیل دادهها در مرحله اول تحلیل تماتیک و در مرحله دوم نقشه شناختی فازی است. نتایج نشان داد «مدیران توانمند»، «حمایت و همکاری» و « نیروی انسانی توانمند» دارای بیشترین تأثیرگذاری، «مدیریت پروژه»، «برنامهریزی مناسب» و «حمایت و همکاری» دارای بیشترین تأثیرپذیری و «حمایت و همکاری»، «برنامهریزی مناسب» و «مدیریت پروژه» دارای بیشترین مرکزیت هستند. 3 سناریوی روبهجلو و سه سناریوی روبه عقب برای مداخله اثربخشتر طراحی گردید. پیشنهاد میشود با ارتقاء سیستم آموزشی سازمان، تقویت سیستم جانشین پروری، قراردادهای شفاف و ارتقاء کیفیت مدیریت منابع انسانی در راستای تحقق متغیرهای مستقل حرکت شود.