مقاله پژوهشی
مدیریت داده، اطلاعات و دانش در حوزه کسبوکار هوشمند
مارال شادپور؛ کامبیز شاهرودی؛ نرگس دل افروز
چکیده
مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعهای است که درصدد ارایه الگوی کاهش ریزش مشتریان با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی در صنعت بیمه میباشد. از منظر روش گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. برای نیل به هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) استفاده شد. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش ...
بیشتر
مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعهای است که درصدد ارایه الگوی کاهش ریزش مشتریان با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی در صنعت بیمه میباشد. از منظر روش گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. برای نیل به هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) استفاده شد. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. جامعه مشارکتکنندگان بخش کیفی شامل مدیران شرکت بیمه ایران بودند که 17 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری متشکل از مدیران و کارشناسان بیمه ایران و مدیران نمایندگیهای بیمه ایران در استان گیلان، با روش اندازه اثر و تحلیل توان، 130 نفر به روش نمونهگیری خوشهای-تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته بود . یافتههای پژوهشی نشان داد عوامل فنی هوش مصنوعی، عوامل مدیریتی هوش مصنوعی و بازاریابی رابطهای بر مدیریت ارتباط با مشتریان تاثیر میگذارند. مدیریت ارتباط با مشتری با اثرگذاری بر شخصیسازی خدمات و مشتریگرایی منجر به بهبود تجربه مشتریان میشود. این عامل خود با اثرگذاری بر وفاداری مشتریان، رضایت مشتریان و مشارکت مشتریان به کاهش ریزش مشتریان منتهی میگردد. بنابراین مشخص شد هوش مصنوعی یک سازه زیربنایی است که از منظر فنی و مدیریتی میتواند به بهبود مدیریت ارتباط با مشتری در نمایندگیهای بیمه ایران کمک کرده و سبب کاهش رویگردانی و ریزش مشتریان شود.
مقاله پژوهشی
مدیریت داده، اطلاعات و دانش در حوزه کسبوکار هوشمند
پریسا کرمی نیا؛ علی رجب زاده قطری؛ محمود دهقان نیری
چکیده
این پژوهش با هدف مدلسازی پیشرانها و پیامدهای تحول دیجیتال در اکوسیستم کسبوکار صنعت فولاد کشور ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی-توسعهای است و از نظر شیوه گردآوری دادهها نیز یک تحقیق توصیفی-پیمایشی میباشد. در راستای هدف از طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکتکنندگان بخش کیفی شامل اساتید مدیریت ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مدلسازی پیشرانها و پیامدهای تحول دیجیتال در اکوسیستم کسبوکار صنعت فولاد کشور ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی-توسعهای است و از نظر شیوه گردآوری دادهها نیز یک تحقیق توصیفی-پیمایشی میباشد. در راستای هدف از طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکتکنندگان بخش کیفی شامل اساتید مدیریت و مدیران صنعت فولاد کشور است. با روش نمونهگیری نظری پس از 20 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمی نیز با روش تحلیل توان کوهن نمونهای به حجم 140 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت فولاد کشور انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بود. روایی بخش کیفی براساس اعتبارپذیری، انتقالپذیری، تاییدپذیری و اطمینانپذیری بررسی شد و برای سنجش پایایی بخش کیفی ضریب هولستی 707/0 و کاپای کوهن 658/0 برآورد گردید که مطلوب است. پرسشنامه با برآورد نسبت روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی شد. همچنین آلفای کرونباخ، ضریب رو و پایایی ترکیبی تمامی سازهها بالای 7/0 برآورد شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کیفی مضمون، روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد عوامل اکوسیستم کسبوکار، عوامل مدیریتی، بسترهای سختافزاری و نرمافزاری عوامل پیشران هستند که بر استراتژی تحول دیجیتال تاثیر دارند. استراتژی تحول دیجیتال نیز بر تحول دیجیتال صنعت فولاد تاثیر دارد و تحول دیجیتال نیز بهنوبه خود بر نوآوری دیجیتال و ارتباطات دیجیتال تاثیر دارد و عملکرد نوآورانه، عملکرد اجتماعی و عملکرد بازاریابی را تحتتاثیر قرار داده و در نهایت دستیابی به عملکرد مالی میسر میشود.