مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
محمد فاریابی؛ صمد رحیمی اقدم؛ زهرا رنجبر ارشتناب؛ زهرا قربانی مودب
چکیده
در دنیای پیچیده و رقابتی امروز، شرکتهای استارتآپی برای شناسایی فرصتها و ایجاد نوآوری نیازمند مدیریت دانش قوی و بهروز هستند. در این راستا، مدیریت دانش میتواند به استارتآپها کمک کند تا با بهرهگیری از اطلاعات دقیق و استفاده بهموقع از آن، نوآوریهای مؤثری ایجاد کنند و در بازار رقابتی بتوانند جایگاه خود را حفظ کنند. ازاینرو، ...
بیشتر
در دنیای پیچیده و رقابتی امروز، شرکتهای استارتآپی برای شناسایی فرصتها و ایجاد نوآوری نیازمند مدیریت دانش قوی و بهروز هستند. در این راستا، مدیریت دانش میتواند به استارتآپها کمک کند تا با بهرهگیری از اطلاعات دقیق و استفاده بهموقع از آن، نوآوریهای مؤثری ایجاد کنند و در بازار رقابتی بتوانند جایگاه خود را حفظ کنند. ازاینرو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد استارتآپهای ایرانی با تمرکز بر نقش میانجی نوآوری دیجیتال و تعدیلگری انعطافپذیری استراتژیک است که در مطالعات قبلی مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش بهصورت کمی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری شامل 1321 شرکت استارتآپی در سطح کشور است. دادهها از طریق پرسشنامه استاندارد و از طریق نظرات مدیران شرکتهای استارتآپی جمعآوری شده است. تحلیل دادهها با روش مدلسازی معادلات ساختاری و به صورت حداقل مربعات جزئی مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که مدیریت دانش تأثیر مثبت و مستقیم بر عملکرد استارتآپها دارد. همچنین، نوآوری دیجیتال بهعنوان میانجی تأثیر مدیریت دانش را تقویت میکند و انعطافپذیری استراتژیک نیز این رابطه را بهطور مثبت تعدیل میکند. این پژوهش با ارائه یک مدل جدید برای بهبود عملکرد استارتآپها، نشان داد که نوآوری دیجیتال و انعطافپذیری استراتژیک عوامل کلیدی در تقویت اثر مدیریت دانش بر عملکرد این شرکتها هستند.
مقاله پژوهشی
مدیریت داده، اطلاعات و دانش در حوزه کسبوکار هوشمند
محمدرضا سعدی؛ محمد باشکوه اجیرلو؛ گلثوم اکبری آرباطان
چکیده
هدف: گیمیفیکیشن اجتماعی به طور گسترده در صنایع مختلف برای افزایش تعامل کاربران استفاده شده است و قوانین تعامل را در مدیریت کسب و کار تغییر می دهد. طراحی گیمیفیکیشن اجتماعی میتواند تا حدودی به شکل دادن به رفتار کاربر کمک کند و سطح عملکرد کسب و کارها را افزایش دهد. با توجه به نقش و تاثیر گیمیفیکیشن در سرعت بخشیدن به توسعه کسب و کارها ...
بیشتر
هدف: گیمیفیکیشن اجتماعی به طور گسترده در صنایع مختلف برای افزایش تعامل کاربران استفاده شده است و قوانین تعامل را در مدیریت کسب و کار تغییر می دهد. طراحی گیمیفیکیشن اجتماعی میتواند تا حدودی به شکل دادن به رفتار کاربر کمک کند و سطح عملکرد کسب و کارها را افزایش دهد. با توجه به نقش و تاثیر گیمیفیکیشن در سرعت بخشیدن به توسعه کسب و کارها اهمیت این موضوع برجسته میشود. روش شناسی: . این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای نقش گیمیفیکیشن اجتماعی در توسعه کسب و کارها به شیوهی توصیفی، از طریق مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند با روش داده بنیاد پرداخته است. جامعهی آماری شامل خبرگان و صاحبنظران و متخصصان در زمینههای گیمیفیکیشن، کسب وکارهای آنلاین، کارشناسان علم اطلاعات و فناوری و رسانههای اجتماعی هستند که از بین آنها ۱2نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونهها از قاعده اشباع پیروی میکند. یافته ها:شرایط علی شامل(تسهیل یادگیری و آموزش، تقویت تعامل اجتماعی، ارتقای انگیزه مشارکت، بهبود تجربه کاری و رقابت)، شرایط زمینه ای شامل (مشارکت و مسئولیت اجتماعی، آموزش و توسعه منابع انسانی، بازاریابی و تبلیغات بازیگونه) شرایط مداخلهگر (فقدان درک صحیح کاربران از گیمیفیکیشن، عدم تناسب گیمیفیکیشن با اهداف کسبوکار، طراحی نادرست گیمیفیکیشن)، راهبردها (خلاقیت و نوآوری، توسعه و بهبود مستمر فرایندها، شبیه سازی و ایفای نقش)، پیامدها شامل (تحلیل و بازخورد بهتر، سادهسازی مسائل پیچیده، بهبود عملکرد تجاری، همافزایی و رشد کسب و کار با بازیوارسازی، همگرایی فروش و درآمد) دسته بندی شدند.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
هادی تقوی؛ محمد مهرآیین؛ مهدی شامی زنجانی؛ علبرضا خوراکیان
چکیده
تحول دیجیتال در صنعت بانکداری بهعنوان یکی از الزامات اساسی برای بقا و رقابتپذیری در عصر دیجیتال شناخته میشود. این تحقیق با هدف تبیین مدل پیادهسازی تحول دیجیتال در بانکهای غیردولتی تجاری ایران انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر جهتگیری، یک پژوهش بنیادی و از منظر روش تحقیق، جزء تحقیقات کیفی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح ...
بیشتر
تحول دیجیتال در صنعت بانکداری بهعنوان یکی از الزامات اساسی برای بقا و رقابتپذیری در عصر دیجیتال شناخته میشود. این تحقیق با هدف تبیین مدل پیادهسازی تحول دیجیتال در بانکهای غیردولتی تجاری ایران انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر جهتگیری، یک پژوهش بنیادی و از منظر روش تحقیق، جزء تحقیقات کیفی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح اکتشافی استفاده گردید. جامعه مشارکتکنندگان شامل مدیران، مشاوران، متخصصان و کارشناسانی است که در بانکهای غیردولتی تجاری نسبت به طراحی و اجرای سفر دیجیتال خویش، اقداماتی انجام دادهاند. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد و با 17 نفر به اشباع نظری دست پیدا شد. مقولههای تحقیق با روش تحلیل داده بنیاد شناسایی و تحلیل دادههای کیفی با نرمافزار Maxqda انجام شد. براساس مدل پارادایمی پژوهش مشخص گردید عوامل علی مانند نیازها و فشارهای رقابتی، انتظارات و رفتار مشتریان و عوامل بازار و کسب کار بر تحول دیجیتال بانکی تاثیر میگذارند. شرایط زمینهای مانند عوامل محیطی، اقتصادی، تجربه کارکنان و فرهنگ سازمانی بستر لازم جهت پیادهسازی تحول دیجیتال را فراهم میآورند و وضعیت رقابتی و مسائل قانونی و مقرراتی نقش مداخلهگر را ایفا میکند. مولفههای مذکور بر راهبردها و اقدامات مانند استراتژیهای مشتریمحور، عملیاتی و اکوسیستم و شبکه اثرگذارند که در نهایت به پیادهسازی تحول دیجیتال با پیامدهایی مانند بهبود تجربه مشتری، رشد درآمد و سودآوری و بهبود مدل کسبوکار منجر میشوند. . مدل ارائه شده در این پژوهش، با توجه به چالشهای داخلی و ساختار خاص صنعت بانکداری در ایران، امکان اجراییسازی مدلهای تحول دیجیتال را با انعطافپذیری بیشتری فراهم میکند.
مقاله پژوهشی
علم داده، هوشمندی و تحلیلهای آینده نگر
سید محمد جعفر اصفهانی؛ مجتبی پالوج؛ شهره سلطانی
چکیده
امروزه مفهوم روستای هوشمند به عنوان راهبردی برای توسعه یکپارچه روستایی به صورت فزاینده مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، بهمنظور تجزیهوتحلیل جامع مبانی نظری ویژگیهای روستای هوشمند، از روش مرور نظاممند بهره گرفته شد و پس از تعیین سؤال پژوهش، مقالات، کتابها، گزارشها و اسناد مرتبط با مفاهیم کلیدی مانند «روستای هوشمند»، ...
بیشتر
امروزه مفهوم روستای هوشمند به عنوان راهبردی برای توسعه یکپارچه روستایی به صورت فزاینده مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، بهمنظور تجزیهوتحلیل جامع مبانی نظری ویژگیهای روستای هوشمند، از روش مرور نظاممند بهره گرفته شد و پس از تعیین سؤال پژوهش، مقالات، کتابها، گزارشها و اسناد مرتبط با مفاهیم کلیدی مانند «روستای هوشمند»، «روستای دیجیتال»، «توسعه همه-جانبه روستایی»، «فناوریهای نوین» و «فناوری اطلاعات و ارتباطات» در روستا جستجو شدند که پس از انجام سه مرحله غربالگری در نهایت 53 مطالعه وارد تحلیل شدند. برای اعتباریابی کدهای استخراجشده از دادههای پژوهش از دو روش کدگذاری مجدد و کدگذاری مستقل استفاده شد. مرور نظاممند منابع نشان داد عنصر کلیدی مدل روستای هوشمند، مشارکت جامعه است. هرچند روستای هوشمند به دنبال ایجاد مزایای اقتصادی برای ساکنان محلی است، اما تأکید اصلی بر بهبود حکمرانی از طریق شفافیت در فرایندهای اداری و توسعه اجتماعی از طریق مشارکت ساکنان در برنامهریزی است. این رویکرد مشارکتی میتواند به نتایج اجتماعی مطلوب از جمله ایجاد فرصتهای شغلی، کاهش مهاجرت و افزایش تعاملات با نواحی همجوار منجر شود. از نظر اقتصادی، روستای هوشمند میتواند رقابتپذیری را افزایش دهد، دسترسی مستقیم به بازارهای محلی را فراهم کند و درآمد ساکنان را بالا ببرد. علاوه بر این، این روستاها میتوانند مزایای زیستمحیطی مانند بهبود کارایی و استفاده بهینه از منابع و ترویج شیوههای کشاورزی پایدار را نیز ارائه دهند. با اولویت دادن به مشارکت جامعه و حکمرانی شفاف، روستای هوشمند نه تنها کیفیت زندگی ساکنان را بهبود میبخشد؛ بلکه به پایداری کلی مناطق روستایی نیز کمک میکنند.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
حسین محبی؛ سعید طرفی
چکیده
هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشروترین فناوریها با سرعتی فزاینده در حال تحول است. ایران، بهعنوان کشوری درحالتوسعه، نیازمند درک عمیق از مسیرهای آینده این فناوری و برنامهریزی راهبردی برای بهرهگیری بهینه از آن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آینده توسعه هوش مصنوعی در ایران، با رویکرد سناریونویسی ساختاری در افق ۱۴۱۴ انجام شده است. ...
بیشتر
هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشروترین فناوریها با سرعتی فزاینده در حال تحول است. ایران، بهعنوان کشوری درحالتوسعه، نیازمند درک عمیق از مسیرهای آینده این فناوری و برنامهریزی راهبردی برای بهرهگیری بهینه از آن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آینده توسعه هوش مصنوعی در ایران، با رویکرد سناریونویسی ساختاری در افق ۱۴۱۴ انجام شده است. روششناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و برحسب نحوه گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، اساتید، مدیران و خبرگان صنعت هوش مصنوعی هستند. برخلاف مطالعات پیشین که عمدتاً بر حوزههای خاصی از هوش مصنوعی متمرکز بودند، این پژوهش با نگاهی جامع و در سطح ملی، نخستین چارچوب سناریونویسی مبتنی بر تحلیل ساختاری که منجر به تدوین چهار سناریوی خلاء هوش مصنوعی، رنسانس هوش مصنوعی، سراب هوش مصنوعی و معاملات هوش مصنوعی شد را ارائه میدهد. این سناریوها برپایه تحلیل پیشرانهای کلیدی همچون سیاستها و حمایتهای دولتی، زیرساختهای پیشرفته فناوری، چالش-های تکینگی فناورانه، تأثیرات ژئوپلیتیک، رصدخانهها و شتابدهندههای فناوری و نیز کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع تدوین شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که آینده توسعه هوش مصنوعی در ایران تا حد زیادی به حمایتهای دولتی و توسعه زیرساختهای مناسب وابسته است. سناریوهای بحرانی نیازمند مداخلات فوری در سیاستگذاری ملی بوده، درحالی که سناریوهای مطلوب فرصتهایی را برای توسعه پایدار هوش مصنوعی در کشور فراهم میکنند. این سناریوها میتوانند مبنای طراحی استراتژیهای سیاستی مشخص مانند تدوین نقشهراه ملی توسعه هوش مصنوعی و بازطراحی نظامهای حمایتی فناورانه قرار گیرند و چارچوبی تحلیلی برای تصمیمگیری در شرایط عدمقطعیت فراهم سازند.
مقاله پژوهشی
مدیریت داده، اطلاعات و دانش در حوزه کسبوکار هوشمند
رضا حسینقلی زاده؛ محمود البرزی؛ عباس طلوعی اشلقی؛ حمید ضرغام بروجنی
چکیده
پیشبینی روند بازار رمزارزها به دلیل تفاوتهای بنیادین با ارزهای سنتی، همواره چالشی بزرگ بوده است. این چالش به طور عمده ناشی از تأثیرات متقابل سیگنالهای مرسوم، پیشرفتهای فناوری اطلاعات و سیاستهای کلان دولتها بر پذیرش این ارزها است. این مقاله با رویکردی نوین، بجای تحلیل جداگانه یک یا چند رمزارز فرایندی در راستای حمایت از تصمیم ...
بیشتر
پیشبینی روند بازار رمزارزها به دلیل تفاوتهای بنیادین با ارزهای سنتی، همواره چالشی بزرگ بوده است. این چالش به طور عمده ناشی از تأثیرات متقابل سیگنالهای مرسوم، پیشرفتهای فناوری اطلاعات و سیاستهای کلان دولتها بر پذیرش این ارزها است. این مقاله با رویکردی نوین، بجای تحلیل جداگانه یک یا چند رمزارز فرایندی در راستای حمایت از تصمیم ارائه میدهد که معیار آن مقبولیت عمومی بازار رمزارزها است. رویکرد پیشنهادی امکان تحلیل دقیقتر و واقع بینانهتری از روندهای بازار را فراهم میآورد. با استفاده از این فرآیند، میتوان در هر بازه زمانی دلخواه، جداول راهنمای خرید یا فروش تولید کرد. در این مطالعه از دو ابزار تحلیلی، بیشینه درستنمایی و شبکهباور بیزی، استفاده شده است و امکان مقایسه این دو روش نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در ضمن با تولید یک شبکهباور بیزی دیگر با قدرت یالهای بالا، حاصل از شبکههای تولید شده، تصمیمگیری معاملات محتاطانه را مقدور می سازیم. این روش با استفاده از 1155 نقطه زمانی در هر هفته و 484 نقطه زمانی در هر روز از 21 رمزارز با بالاترین ارزش بازار در دو بازه سهماهه پایانی سال 2024 و ماه-های مارس، اوریل و می 2025 اعتبارسنجی شده است. پژوهش حاضر فرآیندی را ارائه میدهد که با دقت، صحت، یادآوری و استحکام بالای مدلهایش، توانایی پشتیبانی تصمیمات خرید و فروش با میانگین دقت حداقل 78 درصد بهصورت روزانه و 5/64 درصد بهصورت هفتگی را دارد. این روش میتواند در سازگاری با پویایی و عدمقطعیت موجود این بازار به طور قابل توجهی مفید باشد.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
رضا بهبود؛ احسان باقری؛ محمد مهدی ذوالفقاری طهرانی
چکیده
توسعه فناوریهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی تحولات چشمگیری را در پروژه هوشمند ساختمانی رقم زدهاست. همگرایی این دو فناوری، مفهوم نوینی به نام واقعیت ترکیبی ایجاد کرده که پلی جدید میان دنیاهای دیجیتال و فیزیکی برقرار میکند. واقعیت ترکیبی، حلقه مفقوده اکوسیستم ساختمانی هوشمند محسوب میشود. اما با توجه به جدید بودن این فناوری، ...
بیشتر
توسعه فناوریهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی تحولات چشمگیری را در پروژه هوشمند ساختمانی رقم زدهاست. همگرایی این دو فناوری، مفهوم نوینی به نام واقعیت ترکیبی ایجاد کرده که پلی جدید میان دنیاهای دیجیتال و فیزیکی برقرار میکند. واقعیت ترکیبی، حلقه مفقوده اکوسیستم ساختمانی هوشمند محسوب میشود. اما با توجه به جدید بودن این فناوری، ابعاد استفاده از آن نزد متخصصین ایرانی هنوز تاریک است و درصد کمی از آنان با قابلیتهای پیشرفته آن آشنایی دارند. در این پژوهش سعی نمودیم که نظر متخصصان و فعالان صنعت ساخت و ساز در ایران درباره همگرایی این فناوری بررسی و تحلیل شود. با پارادایمی ترکیبی، ابتدا با مطالعه مقالات مرتبط و تحلیل آنها، اطلاعات مرتبط استخراج گردیده سپس نظر سنجی به روش کیو طراحی و طی پرسشنامه ای نظر متخصصان در 5 حوزه استخراج گردید. دادهها با استفاده از تحلیل محتوا و روشهای آماری پردازش شدند تا الگوها و روندهای جاری شناسایی شوند. یافتهها نشان دهنده این بودند که این فناوریها میتواند به بهبود قابل توجهی در دقت، کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری منجر گردد. همچنین، تشخیص موانع فنی و نیاز به آموزش مداوم کاربران بهعنوان چالشهای اصلی مطرح شدند. ارزش افزوده این تحقیق به تحلیل عمیق و جامع از نظریات متخصصان در خصوص واقعیت ترکیبی تعلق دارد که میتواند به توسعه استراتژیهای بهینهسازی در صنعت ساخت و ساز یاری رساند. نتیجهگیری پژوهش بیانگر این است که با توجه به پتانسیلهای بالای فناوریهای ادغام شده، توجه به جنبههای انسانی و اقتصادی بهصورت همزمان میتواند مسیر موفقیت در این حوزه را هموار سازد.