مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
فهیمه ماه آورپور؛ داود فیض؛ مرتضی ملکی مین باش رزگاه
چکیده
فناوری واقعیت افزوده (AR) یک موضوع در حال ظهور برای مدیران در رشته_های مختلف است در حالی که ادبیات فناوری واقعیت افزوده در حال رشد است، هیچ تجزیه و تحلیل جامع از فناوری واقعیت افزوده در تحول بازاریابی وجود ندارد هدف این تحقیق پر کردن شکاف دانش با ارائه یک مرور کلی کتاب شناسی چند وجهی از ادبیات فناوری واقعیت افزوده در بازاریابی و آشکار ...
بیشتر
فناوری واقعیت افزوده (AR) یک موضوع در حال ظهور برای مدیران در رشته_های مختلف است در حالی که ادبیات فناوری واقعیت افزوده در حال رشد است، هیچ تجزیه و تحلیل جامع از فناوری واقعیت افزوده در تحول بازاریابی وجود ندارد هدف این تحقیق پر کردن شکاف دانش با ارائه یک مرور کلی کتاب شناسی چند وجهی از ادبیات فناوری واقعیت افزوده در بازاریابی و آشکار کردن روند ، زمینههای تمرکز و پایه_های فکری آن است. این مطالعه بر اساس 496 مقاله منتشر شده در Web of Science در سال_های 1996 و 2023 است. بر اساس یافته_ها ، این مفهوم عمدتا حول هفت حوزه اصلی می باشد: تعامل بین انسان و ماشین در آینده دیجیتال مارکتینگ و متاورس ، تبلیغات و پاسخ مشتری در خرید آنلاین ، چالشهای بازاریابی در صنعت 4و فنارویهای نوین ، تأثیر فناوری مجازی بر وفاداری مشتری در خرده فروشی، پذیرش فناوری برنیات رفتاری افراد درگردشگری ، بازاریابی فناوری واقعیت افزوده در فرآیند تصمیمگیری خریداران و برند و در نهایت غنای رسانههای اجتماعی در تجارت الکترونیک در زمان کرونا. در حالی که اولویتها و موضوعات تحقیقاتی در طول زمان تکامل یافته_اند ، مفاهیم کلیدی مانند تجربه خرید، رفتار خریدار، تصمیم_گیری خرید، پذیرش فناوری تکرار شده است. سه مکتب تأثیرگذار واقعیت افزوده در بازاریابی با نظریه یکپارچه، نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نظریه ارزیابی شناختی مرتبط هستند که پایههای فکری این رشته را شکل داده_اند اما معتقدیم که تنوع بیشتری از زمینه_ها برای بررسی و توصیف فناوری واقعیت افزوده در تحول بازاریابی مورد نیاز است.
مقاله پژوهشی
علم داده، هوشمندی و تحلیلهای آینده نگر
محمدامین یالپانیان؛ ایمان رئیسی وانانی؛ محمد تقی تقوی فرد
چکیده
توسعه روزافزون فناوریهای دیجیتال تغییرات چشمگیری در عملکرد کسب و کارها ایجاد کرده است. افزایش تعداد مقالات منتشر شده در این موضوع نیز بیانگر توجه ویژه محققان در حوزه سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت کسب و کار و نوآوری میباشد. در حالی که تغییرات دیجیتالی صورت گرفته به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر در عصر دیجیتال محسوب میشود، تحقیقات ...
بیشتر
توسعه روزافزون فناوریهای دیجیتال تغییرات چشمگیری در عملکرد کسب و کارها ایجاد کرده است. افزایش تعداد مقالات منتشر شده در این موضوع نیز بیانگر توجه ویژه محققان در حوزه سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت کسب و کار و نوآوری میباشد. در حالی که تغییرات دیجیتالی صورت گرفته به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر در عصر دیجیتال محسوب میشود، تحقیقات پیشین به حوزه خاصی محدود شدهاند. هدف این تحقیق شناسایی مضامین کلیدی و موضوعات کلان از طریق مرور سیستماتیک ۲۰۱ مقاله در طی سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ از دو پایگاه اطلاعاتی با سطح کیفی بالا (اسکوپوس و وب آو ساینس) است. ابتدا با استفاده از تحلیل مضمون به شناسایی مضامین اصلی و بررسی روابط آنها با یکدیگر از منظر توسعه فناوریهای دیجیتال پرداخته میشود. در گام بعد با استفاده مدلسازی موضوعی (تخصیص پنهان دیریکله) به بررسی حوزههای کلان تاثیر گذاری این فناوریها پرداخته و با استفاده از رویکرد علم سنجی روندهای تحقیقاتی آتی این موضوع شناسایی میگردد. یافته بدست آمده نشان دهنده تاثیر توسعه فناوریهای دیجیتال بر تصمیم گیری داده محور، دیجیتالیسازی فرآیندها، تعاملات دیجیتالی و یادگیری اشتراکی است که منجر به تحقق تحول دیجیتال در سطوح عملیاتی و استراتژیک کسب و کار میگردد. نوآوری این پژوهش طراحی شبکه مضامین از طریق بررسی عمیق متون و تحلیل متن کاوی است که سبب شناخت بیشتر روابط بین مولفههای کلیدی میگردد. و در گام آخر به ارائه توصیههایی به محققان و مدیران برای انجام تحقیقات آتی اقدام میشود.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
شیوا سادات قاسمی؛ عباس خمسه؛ سیدجواد ایرانبان
چکیده
در چشم انداز معاصر صنایع فناوری محور، ادغام هوش مصنوعی در رصد فناوری برای تقویت نوآوری و حفظ رقابت ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه چارچوبی برای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی با تمرکز بر شرکتهای فناوری محور است. این پژوهش با رویکرد کیفی به گردآوری دادهها از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو پرداخت. این روش با بررسی نظاممند ...
بیشتر
در چشم انداز معاصر صنایع فناوری محور، ادغام هوش مصنوعی در رصد فناوری برای تقویت نوآوری و حفظ رقابت ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه چارچوبی برای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی با تمرکز بر شرکتهای فناوری محور است. این پژوهش با رویکرد کیفی به گردآوری دادهها از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو پرداخت. این روش با بررسی نظاممند 28 مقاله مرتبط با هدف پژوهش از بین 253 مقاله اولیه انجام شد. مقالههای نهایی براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. روایی پژوهش برطبق معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم پژوهش، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شد و پایایی نیز از طریق برنامه مهارتهای ارزیابی انتقادی مشخص شد. چارچوب رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکتهای فناوری محوردر پنج بعد ترسیم شده است: ابزارهای رصد فناوری، چرخه عمر فناوری، محیط شرکت، رویکرد شرکت در مواجهه با محیط، و ظرفیت جذب شرکت. یافتهها بر نقش محوری ابزارهای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی تأکید میکنند، پویاییهای ظریف چرخه عمر فناوری را روشن میکنند، جنبههای چندوجهی محیط شرکت را آشکار میسازند، رویکردهای استراتژیک در مواجهه با چشمانداز فناوری درحال تحول را ترسیم میکنند، و بر ضرورت ظرفیت جذب برای استفاده موثر از فناوریهای هوش مصنوعی تأکید میکنند. این پژوهش با ارائه بینشهای عملی و راهنمایی استراتژیک، شرکتهای فناوری محور را با پایهای قوی برای پیمایش در تقاطع پیچیده هوش مصنوعی و رصد فناوری مجهز میکند، درنتیجه رشد پایدار، افزایش مزیت رقابتی و نوآوری پایدار را تسریع میکند.
مقاله پژوهشی
علم داده، هوشمندی و تحلیلهای آینده نگر
عباس باقریان کاسگری؛ ایمان رئیسی وانانی؛ مقصود امیری؛ سعید همایون
چکیده
بیشتر سیستمهای تشخیص تقلب سنتی برای شناسایی تقلب مالی، صرفا معیارهای مالی را در نظر میگیرند که به نظر میرسد درحالیکه این احتمال وجود دارد که شرکتهای متقلب علاوه بر تقلبهای مالی، مرتکب سایر انواع تقلبهای غیر مالی نیز شوند. اگرچه تحقیقات اخیر، بیش از حد بر اهمیت داده های مالی به عنوان تنها فاکتور پیشبینیکننده تقلب تأکید ...
بیشتر
بیشتر سیستمهای تشخیص تقلب سنتی برای شناسایی تقلب مالی، صرفا معیارهای مالی را در نظر میگیرند که به نظر میرسد درحالیکه این احتمال وجود دارد که شرکتهای متقلب علاوه بر تقلبهای مالی، مرتکب سایر انواع تقلبهای غیر مالی نیز شوند. اگرچه تحقیقات اخیر، بیش از حد بر اهمیت داده های مالی به عنوان تنها فاکتور پیشبینیکننده تقلب تأکید کردهاند؛ هیچ مطالعهای بر معیارهای غیر مالی یا ESG به عنوان یک فاکتور کمکی برای برای پیشبینی تقلب انجام نشده است. لذا هدف این تحقیق این است که با ارائه یک مدل یادگیری ماشینی پیشرفته و یادگیری عمیق، امکان بهبود پیشبینی تقلبهای بر اساس ترکیبی از دادههای مالی و ESG، را بررسی نماید. در این پژوهش با استفاده از الگوریتم های نظارتشده یادگیری ماشین و یادگیری عمیق، به بررسی چگونگی شناسایی تقلب مالی در بازه زمانی 10 ساله منتهی به سال 1401 پرداخته می شود. این تحقیق به طور نوآورانهای نشان داد که استفاده از مدل ترکیبی مبتنی بر دادههای مالی ومعیارهای غیرمالی قدرت پیشبینیکنندهای بهتری برای تقلبهای مالی نسبت به تکیه صرف بر دادههای مالی دارد. مطابق یافته های این تحقیق، در پاسخ به پرسش اول این تحقیق، در میان الگوریتمهای یادگیری ماشین و یادگیری عمیق، بالاترین کارایی در برای الگوریتم طبقهبندی یا Bagging مشاهده گردید. همچنین یافته های این تحقیق در خصوص سوال دوم تحقیق نشان می دهد که مجموعه دادهای همه ویژگیها(مدل ترکیب دادههای مالی و غیرمالی) کارایی بهتری در مقایسه با مجموعه دادههای مالی به تنهایی) و غیرمالی به تنهایی داشته است.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
پیمان غفاری آشتیانی؛ مریم غیاث آبادی فراهانی
چکیده
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل موثر بر مدیریت و ساماندهی کسب و کارهای مبتنی بر تجارت الکترونیک از طریق رویکرد فراترکیب پرداخته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت، کیفی با رویکرد اکتشافی است. جامعه پژوهش، مقالات در زمینه مدیریت و ساماندهی تجارت و کسب و کار الکترونیک به صورت مشترک یا مجزا است. روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی- کتابخانه ...
بیشتر
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل موثر بر مدیریت و ساماندهی کسب و کارهای مبتنی بر تجارت الکترونیک از طریق رویکرد فراترکیب پرداخته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت، کیفی با رویکرد اکتشافی است. جامعه پژوهش، مقالات در زمینه مدیریت و ساماندهی تجارت و کسب و کار الکترونیک به صورت مشترک یا مجزا است. روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی- کتابخانه ای با بهره وری از روش فراترکیب و روش نمونه گیری نیز بر اساس معیارهای ورود و خروج در روش پریزما انتخاب گردیده است. در راستای پاسخ به سوالات پژوهش، 96 مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که منجر به استخراج 15 مقوله و 95 کدمعنادار شده است. در پایان نتایج حاکی از آن است که مدیریت کسب و کارهای مبتنی بر تجارت الکترونیک دربردارنده مولفههای فروش آنلاین، بازاریابی دیجیتال، تأمین کنندگان، رهبری، محصول یا خدمات، منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، مشتری، بازار و ساختار سازمانی است. همچنین ساماندهی کسب و کارهای مبتنی بر تجارت الکترونیک شامل بعد فنی، سازمانی، محیطی، اقتصادی و بعد مالی میباشد.