نویسندگان
1 عضو هیئت علمی، گروه مدیریت، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
2 فوق دکترا، مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 کارشناس ارشد، مدیریت بازرگانی، موسسه آموزش عالی علامه مجلسی، قزوین، ایران
چکیده
پژوهشهای متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیتهای بازاریابی در شرکتهای تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیتهای بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و میتوانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکتها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمانها بهطور فزایندهای در موقعیتهایی قرار میگیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آنها امری ضروری است و ازاینروست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیتهای رقابتی، بهطور فزایندهای به انجام فعالیتهای کارآفرینانه متعهد شدهاند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهای بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران میتوانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیتهایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلگر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی صوری، شاخصهای KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامهها نشان از پایایی دادهها داشت. مقادیر مناسب برای سازههای درونزا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیشبینی مناسب مدل در خصوص سازههای درونزا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیشبینی متغیر مکنون درونزای مدل دارد. برای بررسی فرضیهها و آزمون معنیداری بین متغیرها نیز از خروجی نرمافزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.
پژوهشهای متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیتهای بازاریابی در شرکتهای تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیتهای بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و میتوانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکتها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمانها بهطور فزایندهای در موقعیتهایی قرار میگیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آنها امری ضروری است و ازاینروست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیتهای رقابتی، بهطور فزایندهای به انجام فعالیتهای کارآفرینانه متعهد شدهاند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیتهای بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران میتوانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیتهایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیلگر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی صوری، شاخصهای KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامهها نشان از پایایی دادهها داشت. مقادیر مناسب برای سازههای درونزا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیشبینی مناسب مدل در خصوص سازههای درونزا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیشبینی متغیر مکنون درونزای مدل دارد. برای بررسی فرضیهها و آزمون معنیداری بین متغیرها نیز از خروجی نرمافزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Relationship Between Tendency Towards Entrepreneurship, Marketing Capability, and Firm Performance with the Moderating Role of Competition Intensity in the Field of Information and Communication Technology and Computer Software
نویسندگان [English]
- Mohammad Mahdi Mozaffari 1
- Mehdi Ajalli 2
- Raheil Garmeei 3
1 Faculty Member, Department of Management, Faculty of Social Sciences, Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran
2 Post Doctorate, Industrial Management, Faculty of Management, University of Tehran, Tehran, Iran.(Corresponding Author: ajalli@ut.ac.ir)
3 MA, Business Management, University of Allameh Majlesi, Qazvin, Iran
چکیده [English]
Several studies conducted over the past few decades on the use of marketing capabilities in manufacturing companies indicate that marketing capabilities are functional and effective and have a positive impact on the corporate level. On the other hand, organizations are increasingly in a position where entrepreneurship is essential for them. Hence, they are increasingly committed to entrepreneurial activities in order to survive and achieve competitive success. The purpose of this study is to identify the impact of entrepreneurial orientation and marketing capabilities on organizational performance, since managers can, by considering these factors, enhance organizational performance and gain benefits such as greater market share and higher profitability. In this regard, after reviewing the related literature, a conceptual model of the relationship between tendency toward entrepreneurship, marketing capability and firm performance with moderating role of competition intensity and research hypotheses is suggested. Validity of the questionnaires was confirmed using formal validity, KMO and Bartlet indicators and Coronbach's alpha coefficient showed the reliability of the questionnaire. The proper R2 values for endogenous structures indicate the adequacy of the model, the appropriate Q2 values indicate the proper predictive power of the model for the exogenous structures and the structural model fitness, and ultimately, the appropriate GOF, indicates the proper power of the model in predicting the variable. To test the hypotheses and the relationship between the variables, PLS (T-value and path coefficients) was used and all the research hypotheses were confirmed.
کلیدواژهها [English]
- Entrepreneurial Orientation
- Marketing Capabilities
- Firm Performance
- Competitive Intensity
- ICT
- Computer Software