مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
نیلوفر هادیانفر؛ آمنه خدیور
چکیده
ظهور هوش مصنوعی (AI) جرقهای در توسعه یک نوآوری فنآورانه بسیار مهم در دنیای در حال توسعه سریع خدمات مکالمه، که به عنوان چت باتها شناخته میشود، ایجاد کرده است. در تجارت مدرن، چتباتها برای تعامل با مشتریان و بهینهسازی فرآیندهای کسبوکار حیاتی شدهاند. آنها در زمینههای مختلفی از جمله خدمات مشتری، بازاریابی، فروش، ارتباطات ...
بیشتر
ظهور هوش مصنوعی (AI) جرقهای در توسعه یک نوآوری فنآورانه بسیار مهم در دنیای در حال توسعه سریع خدمات مکالمه، که به عنوان چت باتها شناخته میشود، ایجاد کرده است. در تجارت مدرن، چتباتها برای تعامل با مشتریان و بهینهسازی فرآیندهای کسبوکار حیاتی شدهاند. آنها در زمینههای مختلفی از جمله خدمات مشتری، بازاریابی، فروش، ارتباطات داخلی و بسیاری موارد دیگر استفاده میشوند. اهمیت آنها در خودکارسازی و تسهیل کنش متقابل با کاربران نهفته است که منجر به بهبود خدمات و کارایی فرآیندهای مختلف تجاری میشود و طیف وسیعی از فرصتها را فراهم میکند. این پژوهش درصدد است تا با استفاده از رویکرد بیبلیومتریک به مرور نظاممند پژوهشهای انجام شده در حوزه چتباتها و بازاریابی کسبوکارها بپردازد. به همین منظور، تعداد 1339 مقاله از پایگاه استنادی Scopus مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل مقالات با استفاده از نرمافزار VOS VIEWER انجام گرفت. نویسندگان، مؤسسات و کشورهای پراستناد و 6 خوشه اصلی حاصل از تحلیل همرخدادی واژگان شناسایی گردید: 1. هوش مصنوعی و کاربردهای آموزشی و زبانی 2. تعامل انسان و ماشین و تأثیرات اجتماعی-اقتصادی 3.تحول دیجیتال و کاربردهای هوش مصنوعی در خدمات و خردهفروشی 4. فناوریهای غوطهور و تأثیر آنها بر تجربه مشتری و بازاریابی دیجیتال 5. نگرش، قصد رفتاری و تجربه انسانی در تعامل با فناوری و 6. هوش مصنوعی و تحلیل دادهها در رسانههای اجتماعی و بحرانها.در پایان خوشههای به دست آمده بررسی شده و پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی ارائه گردید.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
سکینه ابراهیمی؛ باقر عسگرنژاد نوری؛ هوشمند باقری قره بلاغ؛ رامین بشیر خداپرستی
چکیده
تشویق مصرفکنندگان آنلاین به انجام رفتار داوطلبانه فرانقشی، به اصطلاح "رفتار شهروندی مصرف-کننده" برای عملکرد سازمانی در جامعه مدرن بسیار مهم است. با افزایش پذیرش بازیوارسازی در محیط آنلاین، مصرف کنندگان تحریک میشوند تا رفتارهای شهروندی را به عنوان کمک به دیگران و بازخورد انجام دهند. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی کارکردهای ...
بیشتر
تشویق مصرفکنندگان آنلاین به انجام رفتار داوطلبانه فرانقشی، به اصطلاح "رفتار شهروندی مصرف-کننده" برای عملکرد سازمانی در جامعه مدرن بسیار مهم است. با افزایش پذیرش بازیوارسازی در محیط آنلاین، مصرف کنندگان تحریک میشوند تا رفتارهای شهروندی را به عنوان کمک به دیگران و بازخورد انجام دهند. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی کارکردهای درک شده بازیوارسازی (خودمختاری، تعامل، خودابرازی و رقابت) بر رفتار شهروندی مصرفکننده با نقش میانجیگری مالکیتروانشناختی وتعدیلگری شخصیت مصرفکننده انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کاربران پلتفرم بازیوارشده اسنپ در حوزه تجارت الکترونیک تشکیل میدهند و به دلیل اینکه حجم جامعه آماری نامشخص بود، تعداد نمونه براساس فرمول کوکران در سطح خطای 05/0 درصد، 384 نفر بدست آمد که با روش نمونهگیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرها، از پرسشنامه استاندارد؛ ارزیابی روایی پرسشنامه از روایی سازه، همگرا و واگرا و به منظور ارزیابی پایایی پرسشنامه از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزار حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد که کارکردهای درک شده بازیوارسازی (خودمختاری، تعامل، خودابرازی، رقابت) بر رفتارشهروندی مصرفکننده تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزون براین، مالکیت روانشناختی عامل مهمی بر رفتارشهروندی مصرفکننده در محیط تجارت الکترونیکی است. همچنین، یافتهها تاثیر میانجیگری مالکیت روانشناختی بین کارکردهای درک شده بازیوارسازی (خودمختاری، تعامل، خودابرازی، رقابت) و رفتارشهروندی مصرفکننده را تأیید کردند. در پایان، اثر تعدیلگری شخصیت مصرفکننده در رابطه بین مالکیت روانشناختی و رفتارشهروندی مصرفکننده مورد تأیید قرار گرفت.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
میناسادات موسوی؛ عباسعلی رستگار؛ محسن شفیعی نیکآبادی
چکیده
هدف:این پژوهش با هدف تبیین سازوکارهای اثرگذاری هوش مصنوعی بر مدیریت منابع انسانی با رویکرد مثبتگرا و ارائه چارچوبی سلسلهمراتبی برای ارتقای شکوفایی کارکنان انجام شد.روش:مطالعه کاربردی-توسعهای با رویکرد آمیخته است. جامعه آماری شامل ۱۵ خبره حوزه هوش مصنوعی و منابع انسانی بود که با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه ...
بیشتر
هدف:این پژوهش با هدف تبیین سازوکارهای اثرگذاری هوش مصنوعی بر مدیریت منابع انسانی با رویکرد مثبتگرا و ارائه چارچوبی سلسلهمراتبی برای ارتقای شکوفایی کارکنان انجام شد.روش:مطالعه کاربردی-توسعهای با رویکرد آمیخته است. جامعه آماری شامل ۱۵ خبره حوزه هوش مصنوعی و منابع انسانی بود که با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته و ابزار راهنمای مصاحبه گردآوری شد. تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری–تفسیری برای تحلیل دادهها به کار رفت.یافتهها: چارچوب پنجلایهای شامل پیشرانهای راهبردی، توانمندسازهای فناورانه، سازههای روانشناختی مثبت، فرایندهای یادگیری و پیامدهای سازمانی طراحی شد. این چارچوب نشان میدهد که موفقیت بهرهگیری از هوش مصنوعی نیازمند ادغام ابعاد فناورانه، عدالت الگوریتمی و حمایت روانشناختی کارکنان است.نوآوری: این پژوهش با ارائه مدلی جامع که ابعاد راهبردی، فناورانه و روانشناختی را همافزا میکند، خلأ موجود در ادبیات مدیریت منابع انسانی هوشمند را پر میکند.نتیجهگیری: استقرار فناوری هوش مصنوعی به تنهایی کافی نیست و باید با تقویت زیرساختهای راهبردی، حاکمیت داده و حمایت روانشناختی کارکنان همراه شود تا شکوفایی انسانی و بهرهوری سازمانی همزمان تحقق یابد. این چارچوب میتواند راهنمایی کاربردی برای مدیران و پایهای برای مطالعات آینده باشد.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
داود فیض؛ عظیم زارعی؛ محسن آرمان؛ الهام سادات کیا
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر ارز اجتماعی در بازاریابی دیجیتال میپردازد. با تحول مفاهیمی مانند هویت، تعلق و وفاداری توسط فناوریهای هوشمند، این مطالعه ابعاد نوظهور ارز اجتماعی را تحلیل کرده و چارچوبی نوآورانه برای بهینهسازی استراتژیهای بازاریابی در عصر هوش مصنوعی ارائه میدهد. تمرکز اصلی بر نقش هوش مصنوعی در شخصیسازی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر ارز اجتماعی در بازاریابی دیجیتال میپردازد. با تحول مفاهیمی مانند هویت، تعلق و وفاداری توسط فناوریهای هوشمند، این مطالعه ابعاد نوظهور ارز اجتماعی را تحلیل کرده و چارچوبی نوآورانه برای بهینهسازی استراتژیهای بازاریابی در عصر هوش مصنوعی ارائه میدهد. تمرکز اصلی بر نقش هوش مصنوعی در شخصیسازی، پیشبینی رفتار و تولید محتوا است که موجب دگرگونی ارزشهای ناشی از تعاملات اجتماعی دیجیتال شده است. این پژوهش با روش کیفی و تحلیل تم انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 16 متخصص در حوزههای بازاریابی، مدیریت و هوش مصنوعی جمعآوری و پس از کدگذاری، تحلیل شدند. فرآیند تحلیل منجر به شناسایی 140 کد اولیه، 20 مضمون سازماندهنده و 5 مضمون اصلی شد که شامل: تحول ارزشهای اجتماعی در فضای دیجیتال، نقش هوش مصنوعی در توسعه سرمایه اجتماعی، تأثیر هوش مصنوعی بر رفتار مصرفکننده، استحکام روابط بلندمدت با مشتریان و تسریع تعاملات دیجیتال بودند. یافتهها نشان میدهند که هوش مصنوعی با بازتعریف ابعاد ارز اجتماعی، تعاملات دیجیتال را غنی کرده و ابزارهایی برای پیشبینی رفتار و تقویت وفاداری ارائه میدهد. با این حال، چالشهایی مانند نقض حریم خصوصی، تعصبات الگوریتمی و کاهش لمس انسانی از موانع اصلی هستند. این پژوهش پیشنهاد میکند که شرکتها با پیادهسازی سامانههای تحلیل داده، برگزاری دورههای آموزشی و تدوین چارچوبهای اخلاقی، این چالشها را مدیریت کنند تا از مزیتهای هوش مصنوعی بهرهمند شوند.
مقاله پژوهشی
علم داده، هوشمندی و تحلیلهای آینده نگر
آرش قشمی؛ محمود البرزی؛ فرزاد موحدی سبحانی؛ رضا رادفر
چکیده
موفقیت استقرار هوش مصنوعی در هر سازمان، وابسته به میزان موفقیت سامانههای هوشمندی کسب و کار در آن سازمان است. هدف این پژوهش، شناسایی سناربوهای اصلی پیشروی توسعه بانکداری مبتنی بر هوش مصنوعی در بانکهای کشور، بر اساس میزان موفقیت بانکها در استقرار سامانههای هوشمندی کسب و کار است. شکاف کاربردی پژوهشی موجود، از آنجاست که دانش ...
بیشتر
موفقیت استقرار هوش مصنوعی در هر سازمان، وابسته به میزان موفقیت سامانههای هوشمندی کسب و کار در آن سازمان است. هدف این پژوهش، شناسایی سناربوهای اصلی پیشروی توسعه بانکداری مبتنی بر هوش مصنوعی در بانکهای کشور، بر اساس میزان موفقیت بانکها در استقرار سامانههای هوشمندی کسب و کار است. شکاف کاربردی پژوهشی موجود، از آنجاست که دانش نظری موجود نمیتواند عدم موفقیت پروژههای هوش مصنوعی در بانکها را توضیح دهد. برای تدوین سناریوها، از مطالعات کتابخانهای، 32 پیشران از ابعاد بلوغ هوشمندی کسب و کار استخراج شدند که تاثیرات مثبت آنان بر توسعه موفق کاربردهای هوش مصنوعی، در مطالعات پیشین اثبات شده بود. پراولویتترین این پیشرانها توسط خبرگان در 12 بانکی بررسی شد که تجربه استقرار سامانههای هوشمندی کسب و کار را در کنار برنامههای توسعه بانکداری مبتنی بر هوش مصنوعی داشتند. این کار به روش پرسشنامه و تکنیک دلفی فازی انجام شد و در مرحله اول تعداد 10 پیشران انتخاب موزون و نرمالسازی به روش کپراس شده و 2 پیشران از بین آنها انتخاب شدند. کیفیت دادهها و میزان یکپارچهسازی دادهها و سیستمها. با این دو پیشران، 4 سناریو آینده مدون شد و به منظور شناسایی محتملترین سناریو از تکنیک ماباک استفاده گردید و خبرگان با توجه به امتیازات بلوغ هوشمندی کسبوکار بانکهای متبوع و با تکنیک فاصله از مرز شباهت، محتمل بودن سناریوها را پیشبینی کردند. یافته اصلی تحقیق این است که بانکها در حوزه توسعه کاربردهای هوش مصنوعی در معرض هزینههای بی حاصل و بدون بازگشت بانکی قراردارند.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
سید صبا سینائی؛ مقصود امیری؛ لعیا الفت؛ امیر یوسفلی
چکیده
در سالهای اخیر، تحولات دیجیتال تأثیر چشمگیری بر فرآیندهای زنجیره تأمین داشتهاند و موجب گسترش دامنه تحقیقات در این زمینه شده است. شناخت حوزه ها، موضوعات جدید و روند تحقیقاتی زمینه زنجیره تامین دیجیتال می تواند کمک شایانی به پژوهشگران این حوزه نماید. پژوهش حاضر بهمنظور شفافسازی ساختار مفهومی زنجیره تأمین دیجیتال و شناسایی ...
بیشتر
در سالهای اخیر، تحولات دیجیتال تأثیر چشمگیری بر فرآیندهای زنجیره تأمین داشتهاند و موجب گسترش دامنه تحقیقات در این زمینه شده است. شناخت حوزه ها، موضوعات جدید و روند تحقیقاتی زمینه زنجیره تامین دیجیتال می تواند کمک شایانی به پژوهشگران این حوزه نماید. پژوهش حاضر بهمنظور شفافسازی ساختار مفهومی زنجیره تأمین دیجیتال و شناسایی روندهای پژوهشی و حوزههای کلیدی مرتبط انجام شد. در این راستا، با استفاده از مرور نظاممند ادبیات مقالات علمی نمایهشده در پایگاههای معتبر گردآوری شدند. پس از غربالگری اولیه و اعمال معیارهای مشخص، مجموعه نهایی مشتمل بر مقالات منتخب استخراج گردید و سپس با استفاده از تحلیل کتابسنجی و تکنیکهایی مانند تحلیل همرخدادی و تحلیل زوجکتابشناختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پژوهشها در حوزه زنجیره تأمین دیجیتال به تدریج رشد یافته و تمرکز بر فناوریهایی همچون اینترنت اشیا، بلاکچین و هوش مصنوعی و همچنین مباحث مرتبط با پایداری، تابآوری و همکاری دیجیتال افزایش یافته است. هشت خوشه مفهومی مشخص در این حوزه شناسایی گردید که نشاندهنده ابعاد فنی، عملیاتی، سازمانی و انسانی زنجیره تأمین دیجیتال بودند. نوآوری این پژوهش در ترکیب تحلیل کتابسنجی با مرور نظاممند و بررسی ۴۲۵ مقاله، به شناسایی خوشههای مفهومی جدید و ارائه تصویری جامعتر از ابعاد فناورانه، سازمانی و انسانی زنجیره تأمین دیجیتال انجامیده است. در مجموع، نتایج این مطالعه ضمن ارائه درک بهتری از روندهای پژوهشی، چارچوبی جامع برای پژوهشگران، سیاستگذاران و مدیران صنعت فراهم نمود تا جهتگیریهای پژوهشی و کاربردی آینده خود را دقیقتر تنظیم نمایند.
مقاله پژوهشی
رویکردهای مدیریتی در حوزه کسب وکار هوشمند
مریم ملاباقر؛ علیرضا حسن زاده؛ محمدمهدی سپهری؛ عباس حبیب الهی؛ ابوالقاسم سرآبادانی
چکیده
با رشد شتابان فناوریهای دیجیتال و افزایش بیماریها، کاربرد راهکارهای هوشمند در حوزه مراقبت، به یکی از اولویتهای اساسی نظامهای بهداشت و درمان تبدیل شده است. بیماری شبکیه نوزادان نارس به عنوان یکی از بیماریهای تهدیدکننده بینایی، نیازمند مداخلات بهموقع، دقیق و ساختاریافته است. نظام مراقبت از بیماری شبکیه نوزادان نارس (ROP) ...
بیشتر
با رشد شتابان فناوریهای دیجیتال و افزایش بیماریها، کاربرد راهکارهای هوشمند در حوزه مراقبت، به یکی از اولویتهای اساسی نظامهای بهداشت و درمان تبدیل شده است. بیماری شبکیه نوزادان نارس به عنوان یکی از بیماریهای تهدیدکننده بینایی، نیازمند مداخلات بهموقع، دقیق و ساختاریافته است. نظام مراقبت از بیماری شبکیه نوزادان نارس (ROP) یکی از مهمترین اولویتهای حوزه سلامت نوزادان است که با چالشهای متعددی در زمینه زیرساخت، فرآیند، تعامل بین ذینفعان و بهرهگیری از فناوری مواجه است. این پژوهش با هدف طراحی چارچوب معماری سازمانی نظام مراقبت هوشمند ROP با استفاده از چارچوب TOGAF ADM انجام شده است.در این مطالعه، از روش پژوهش ترکیبی بهره گرفته شده است. نخست، دادههای نظری از طریق مرور نظاممند ادبیات پژوهش، تحلیل اسناد سیاستی و شناسنامههای خدمات گردآوری گردید. در ادامه، با انجام مصاحبههای نیمهساختیافته با خبرگان حوزههای سلامت، سیاستگذاری و فناوری، مؤلفههای کلیدی شناسایی و تحلیل شد. در مرحله طراحی، با تکیه بر چارچوب TOGAF10، چارچوب نظام مراقبت هوشمند بیماری شبکیه نوزادان نارس در چهار لایه کلیدی شامل کسبوکار، برنامهها، داده، فناوری تدوین گردید. در مرحله اعتبارسنجی، چارچوب پیشنهادی با استفاده از روش نظرسنجی از خبرگان و با اتکاء به معیارهای موتینهو، از منظر خبرگان ارزیابی و اصلاح شد. حاصل پژوهش، چارچوبی بومی و منسجم است که شامل مؤلفههای اطلاعاتی ، کاربردی ، فناورانه و نهادی است و بستر لازم برای ارتقای کیفیت مراقبت، کاهش خطاهای انسانی در تشخیص و درمان این بیماری را فراهم میسازد. در آخر ضمن ارائه محدودیتهای پژوهش، پیشنهادهای کاربردی و پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی ارائه شده است.